شهرستان شمیرانات، شمالیترین شهرستان استان تهران، در دامنههای رشتهکوه البرز مرکزی واقع شده است. این شهرستان از شمال به استان مازندران (شهرستانهای نور و آمل)، از شرق به شهرستان دماوند، از جنوب به شهر تهران و از غرب به بخش کن (استان تهران) و شهرستان کرج محدود میشود. مساحت شمیرانات حدود ۱۱۱۱ کیلومتر مربع است که نزدیک به ۹٫۵٪ مساحت استان تهران را تشکیل میدهد.
بخش عمده این گستره (بیش از ۹۰٪) را کوهستانهای البرز پوشاندهاند و تنها بخش کوچکی از آن (حدود ۶۰ کیلومتر مربع) به مناطق شهری پیوسته به تهران اختصاص دارد. همین گستره شهری را عموماً «شهر شمیران» مینامند که شامل منطقه ۱ و بخشهایی از منطقه ۳ و ۴ شهرداری تهران است.
از نظر تقسیمات کشوری، شهرستان شمیرانات در حال حاضر دارای دو بخش به نامهای لواسانات و رودبار قصران است. مرکز شهرستان، شهر تجریش در منطقهٔ شمیران شهری (شمال تهران) است. علاوه بر تجریش، در شهرستان شمیرانات شهرهای دیگری نیز وجود دارند که بیرون از محدودهٔ پیوستهی تهران قرار گرفتهاند؛ از جمله شهر لواسان (در بخش لواسانات) و شهر اوشان-فشم-میگون و شهر شمشک (در بخش رودبار قصران). مجموعاً مطابق آمار سرشماری سال ۱۳۹۵، جمعیت بخشهای روستایی و شهرهای تابعه شهرستان (بدون احتساب جمعیت منطقه شهری شمیران که جزو تهران بزرگ است) حدود ۴۷ هزار نفر بوده است.
پیشینه تاریخی و اداری
ناحیه شمیران که گاه «شمرون» نیز گفته میشود، تاریخی کهن دارد. در متون قدیمی، این منطقه جزئی از قصران (ناحیه کوهستانی شمال ری) بوده است که پیشینه آن به دوران پیش از اسلام میرسد. نام «شمیران» خود بهمعنای «جایگاه سردسیر» یا «جای سرد» است (از دو جزء «شمی» به معنی سرد و «ران» به معنی مکان)؛ در مقابل واژه «تهران» که به معنای «جایگاه گرمتر یا پایین» آمده است. این نام بیانگر موقعیت جغرافیایی شمیران در بلندیهای البرز و خنکای هوای آن در قیاس با دشت جنوبی (تهران) است.
در گذشته شمیرانات منطقهای ییلاقی و خوشآبوهوا در شمال طهران محسوب میشد که بسیاری از پادشاهان و اعیان قاجار تابستانهای خود را در آن میگذراندند. با توسعه پایتخت در دوره پهلوی، کاخها و اقامتگاههای سلطنتی مهمی در شمیران ساخته شد که از آن جمله کاخ سعدآباد در زعفرانیه و کاخ نیاوران در انتهای خیابان نیاوران است.
از دوره قاجار تا اواسط دوره پهلوی، شمیران هنوز از محدوده شهر تهران جدا بود و حالت چندین روستای پراکنده را داشت. در سال ۱۳۲۶ شمیرانات رسماً به استان مرکزی پیوست و سپس در سال ۱۳۳۵ با انحلال استان مرکزی، ناحیه شمیران در تهران ادغام شد.
پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ و تشکیل استان تهران، طبق مصوبه سال ۱۳۶۶ شمیرانات بار دیگر به صورت شهرستان مستقل شناخته شد. امروزه بخش شهری شمیران کاملاً در شهر تهران ادغام شده و تحت مدیریت شهرداری تهران (مناطق ۱ و ۳) اداره میشود، هرچند هویت تاریخی و اداری شهرستان شمیرانات برای مناطق کوهستانی و روستاهای پیرامونی حفظ شده است.
ویژگیهای جغرافیایی و مناطق شهری-روستایی
شهرستان شمیرانات به دلیل قرارگیری بر ارتفاعات جنوبی البرز، اقلیمی کوهستانی و معتدل دارد. ارتفاع نقاط شهری شمیران (مانند میدان تجریش) حدود ۱۶۰۰ متر از سطح دریاست و بلندترین نقطه شهرستان قله توچال (۳۹۷۵ متر) است. آبوهوای شمیران در تابستانها خنک و در زمستانها سرد و برفی است. متوسط دمای سالانه در ایستگاه هواشناسی سعدآباد ۱۲٫۹ درجه سانتیگراد و میانگین بارش سالانه حدود ۴۳۶ میلیمتر گزارش شده است. به دلیل همین آبوهوای مطبوع، از دیرباز منطقه شمیران پوشیده از باغهای میوه و چنارهای کهنسال بوده است، بهگونهای که درخت چنار به نمادی از شمیران بدل شده است.
تعداد زیادی از محلات قدیمی شمیران در گذشته به صورت روستاهای کوچک با باغهای گسترده وجود داشتند و به مرور با رشد تهران به این شهر پیوستند. هنوز هم بیش از صد روستا (برخی خالی از سکنه فصلی) در نواحی کوهستانی شمیرانات وجود دارد که تعدادی از آنها (مانند دهرَز، آهار، شمشک و غیره) در دامنههای البرز و حاشیه رودخانهها واقع شده و جاذبه گردشگری طبیعی دارند.
تاریخچه محلههای شهری شمیران (تجریش، نیاوران، زعفرانیه و …)
منطقه شمیران مشتمل بر محلهها و آبادیهای تاریخی بسیاری است که هر یک در گذر زمان دستخوش تحول شده و اکنون به صورت محلات شمال تهران درآمدهاند. تجریش به عنوان مرکز قدیمی شمیران، هسته اصلی تحولات این منطقه بوده است.
نام تجریش را در منابع تاریخی تا قرن ششم هجری به صورت «طجرشت» ثبت کردهاند که یکی از روستاهای کهن ری به شمار میرفت. این روستا با قرارگیری در گلوگاه دره دربند و برخورداری از آب فراوان و باغهای میوه، از دوره قاجار مورد توجه ییلاقنشینان ثروتمند قرار گرفت.
در اواخر دوره قاجار، تجریش به یک مرکز بخش تبدیل شد و دارای بازارچه، تکیه (محل برگزاری مراسم محرم) و امامزاده صالح شد که اجتماع سنتی مردم شمیران در آن شکل میگرفت. میدان تجریش که امروز یکی از میادین اصلی تهران است، در گذشته محوطهای کوچک در کنار بازار و تکیه بود.
با گسترش راهشاهی شمیران در دوره پهلوی اول و ایجاد خیابان پهلوی (ولیعصر کنونی) اتصال تهران به تجریش آسانتر شد و این آبادی رشدی شتابان یافت. جمعیت تجریش از حدود ۲۶ هزار نفر در سال ۱۳۳۵ به ۴۰ هزار نفر در سال ۱۳۶۵ رسید و سپس در آمار تهران ادغام شد.
امروزه تجریش با حفظ بقایای بافت تاریخی (بازار سنتی و امامزاده صالح) و ادغام در بافت شهری مدرن (مراکز خرید جدید مانند ارگ تجریش)، نمونهای از تغییرات گسترده در محلات شمیران است.
نیاوران
نیاوران یکی دیگر از محلات قدیمی شمیران است که امروزه نیز نام و اهمیت خود را حفظ کرده است. گفته میشود قدمت نیاوران به دوران ساسانی میرسد و از آن به عنوان نخستین آبادی شکلگرفته در شمیرانات یاد شده است.
در روایات آمده که در آن زمان، این قریه خوشآبوهوا محل استراحت مسافرانی بوده که از ناحیه رودبار قصران به سمت ری و شمیران میآمدند.
نام نیاوران در گذشته «نیاورانِ دولاب» یا «گُردهعذار» نیز ذکر شده و بعدها به خاطر نیزارهای اطرافش به «نیآوران» مشهور شده است (اشاره به آوردن نی و حصیر).
در دوره قاجار، با آمدن ناصرالدینشاه به این منطقه و ساخت کاخ صاحبقرانیه در باغ نیاوران، رونق محله دوچندان شد. کاخ صاحبقرانیه و بعدها کاخ نیاوران به اقامتگاه تابستانی شاهان قاجار و سپس پهلوی بدل گشت که این خود باعث توسعه اطراف نیاوران شد.
پس از توسعه تهران، نیاوران از حالت روستایی خارج و به محلهای مرفهنشین با خیابانهای مدرن تبدیل شد. با این حال، باغ بزرگ نیاوران (حدود ۱۱ هکتار) و کاخهای تاریخی آن اکنون به مجموعه فرهنگی-تاریخی نیاوران تبدیل شده و بخشی از فضای سبز و میراث فرهنگی محله را حفظ کرده است.
زعفرانیه
زعفرانیه در گذشته روستایی کوچک در شمالغربی تجریش بود که نام آن در منابع قدیمی کمتر به چشم میخورد. اراضی این ناحیه عمدتاً در اختیار خاندانهای وابسته به دربار قاجار مانند معیرالممالک بود و باغهایی چون باغ فردوس در آن شکل گرفته بود.
با سقوط قاجاریه و به قدرت رسیدن پهلوی، این منطقه به سرعت مسیر رشد را پیمود. احداث کاخ سعدآباد در اوایل دوره پهلوی در اراضی بالادست زعفرانیه تحولی بزرگ ایجاد کرد. کاخ سعدآباد که پیشتر اقامتگاه ییلاقی شاهان قاجار در تابستان بود، با استقرار دائمی خانواده پهلوی در آن رونق بیشتری یافت.
این امر به توسعه آبادانی زعفرانیه و افزایش ارزش املاک آن کمک کرد. در آن دوران، زعفرانیه چیزی بیش از یک آبادی کوچک با یک آبانبار، چند قنات و یک حمام عمومی نبود؛ اما به تدریج خیابانهای جدید کشیده شد و کاخها و ویلاهای اشرافی در دامنههای آن بنا شدند.
باغ فردوس (عمارت قدیمی مربوط به اواسط قاجار) نیز که در ابتدای خیابان زعفرانیه واقع است، در دهه ۱۳۷۰ مرمت شد و اکنون به عنوان موزه سینمای ایران بهرهبرداری میشود. امروز زعفرانیه جزو گرانقیمتترین محلات مسکونی تهران است و تلفیقی از بافت مسکونی متراکم و باقیمانده باغهای قدیمی را در خود دارد.
الهیه
الهیه (خورآذین یا خلازیر سابق) نمونهای از محلات شمیران است که خاستگاهی اشرافی در دوره قاجار دارد. این منطقه در گذشته جزو اراضی روستای تجریش محسوب میشد و دارای باغهای بزرگی بود که به خانوادههای صاحبنفوذ تعلق داشت.
یکی از این اشراف، حکیمالممالک (میرزا جعفر خان حکیم الهی) در سال ۱۲۸۶ قمری چند قطعه از زمینهای زراعی و باغهای خورآذین را از وارثان میرزا حسین تجریشی خریداری کرد. پس از آن، این محدوده به نام خریدار (الهی) به «الهیه» مشهور شد.
در دوران پهلوی اول و همزمان با توسعه شهر تهران، احداث پل مشهور به پل رومی (در دهه ۱۳۱۰ شمسی) ارتباط الهیه را با جاده شمیران (خیابان شریعتی کنونی) تسهیل کرد. نام «پل رومی» از آن جهت بر این محله ماند که سفارت دولت عثمانی (دولت روم شرقی) در نزدیکی آن واقع بود.
الهیه به دلیل آب وهوای مطبوع و زمینهای وسیع خیلی زود به محلهای اعیاننشین تبدیل شد؛ در دوره پهلوی بسیاری از سفارتخانههای خارجی باغهای بزرگی در این منطقه داشتند (مانند باغ سفارت ترکیه، باغ سفارت آلمان و روسیه و…). هنوز هم تعداد قابل توجهی از سفارتخانهها و مراکز دیپلماتیک در الهیه و اطراف آن مستقر هستند.
امروز الهیه ترکیبی از بافت مسکونی مدرن (برجهای بلند و آپارتمانهای لوکس) و بقایای خانهباغهای قدیمی است و به عنوان یکی از گرانترین مناطق تهران شناخته میشود.
فرمانیه
فرمانیه (رستمآباد سابق) از دیگر محلات شمال تهران است که پیشینه آن به اواخر دوره قاجار بازمیگردد. زمینهای فرمانیه در گذشته ملک کامران میرزا نایبالسلطنه (فرزند ناصرالدینشاه) بود که پس از درگذشت وی به عبدالحسین میرزا فرمانفرما (یکی از شاهزادگان و رجال قدرتمند قاجار) انتقال یافت.
نام فرمانیه برگرفته از لقب همین خاندان (فرمانفرمائیان) است که در اوایل قرن چهاردهم قمری مالک اصلی این اراضی بودند. در آن زمان روستای رستمآباد در دامنه تپههای شمال شرق تجریش قرار داشت و جزو ییلاقات سرسبز شمیران به حساب میآمد. پس از ۱۳۴۰ شمسی، با افزایش ساختوساز شهری، فرمانیه رفتهرفته به بافت شهری پیوست و در سالهای پس از انقلاب اسلامی به یکی از مراکز ساخت برجهای مسکونی مجلل بدل شد.
با این حال، خیابانها و کوچههای قدیمی فرمانیه (که اغلب نام درختان و باغها را برخود دارند) هنوز وجود دارند و نشان از گذشته سرسبز این محله دارند. فرمانیه امروز نیز یکی از لوکسترین محلات تهران است و ترکیبی از عمارتهای قدیمی بازمانده در لابهلای برجها را میتوان در آن دید.
قیطریه
قیطریه در گذشته دهکدهای کوچک و خوشآبوهوا در میانه راه شمیران بود. این آبادی به دلیل وجود باغهای انبوه و گونههای جانوری متنوع، در دوران قاجار به شکارگاه شاهان تبدیل شده بود.
گفته میشود در اواخر قاجار, حاکم تهران (آصفالدوله) مالک باغ قیطریه بوده است و بعدها این باغ به تدریج تفکیک و تبدیل به محله مسکونی شد.
کاوشهای باستانشناسی دهه ۱۳۴۰ در تپه قیطریه حکایت از تمدنی ۳۰۰۰ ساله در این منطقه داشت و گورستانی متعلق به اقوام آریایی در این تپه کشف شد. بنابراین، قیطریه از حیث تاریخی یکی از کهنترین نقاط تهران محسوب میشود.
پارک قیطریه که امروز در قلب این محله قرار دارد، در واقع بخش بازماندهای از همان باغ قیطریه است که اکنون به فضای سبز عمومی تبدیل شده است. با توسعه تهران در نیمه دوم قرن چهاردهم شمسی، قیطریه نیز به سرعت شهرنشین شد و اکنون محلهای مدرن با خیابانهای پرتردد، مرکز فرهنگی قیطریه و بافت مسکونی متراکم است.
دزاشیب
دزاشیب (دزآشوب یا دزجسفلی سابق) از کهنترین روستاهای منطقه شمیران بوده که امروزه در دل منطقه ۱ تهران جای گرفته است. موقعیت آن در یک کیلومتری شرق تجریش و حد فاصل بین جماران و قیطریه قرار داشت. نام دزاشیب به معنی «قلعه در شیب» است که اشاره به وجود یک دژ در گذشته در این محل دارد.
در منابع قرن هفتم هجری (یاقوت حموی) از آبادیای به نام «دزاه قصران» یاد شده که مطابق پژوهشها همان دزاشیب کنونی است. این روستا در دوره قاجار به دو محله بالا و پایین تقسیم میشد و از آبادیهای مهم شمیران به شمار میرفت.
چنانکه در سال ۱۲۱۵ قمری، زمانی که حسینقلیخان برادر فتحعلیشاه در صدد کودتا بود، پس از دستگیری در قم، او را در باغی در دزاشیب زندانی و سپس در همانجا نابینا کردند.
این رخداد نشان میدهد که دزاشیب آن زمان از امنیت و موقعیتی برخوردار بود که شاهزادهای را در آنجا تحتنظر نگهدارند. در اواخر قاجار نیز مانند دیگر روستاهای شمیران، دزاشیب محل سکونت و ییلاق اعیان و رجال شد و باغهای بزرگی (از جمله باغ نظر) در آن ایجاد گردید.
پس از توسعه تهران، دزاشیب هم جزئی از بافت شهری شد اما همچنان تکیه قدیمی دزاشیب (با قدمت بیش از ۱۲۰ سال) و بافت کوچهباغی بخشهایی از محله، یادگار تاریخ کهن آن است.
(محلات شمیران بسیار متنوعاند و علاوه بر موارد فوق، محلههای قدیمی دیگری چون جماران ( محل سکونت امام خمینی در دهه ۱۳۶۰)، اوین، درکه، ولنجک، گلابدره، دارآباد، اقدسیه، چیذر، اختیاریه، پاسداران (سلطنتآباد سابق) و … نیز هر یک تاریخچه و سرگذشت خاص خود را دارند. اغلب این اسامی یا از نام آبادیهای کهن گرفته شدهاند یا برگرفته از نام مالکان و شخصیتهای سرشناس دوره قاجار و پهلوی هستند. برای نمونه، نامهایی با پسوند «یه» (مانند الهیه، فرمانیه, زعفرانیه, اقدسیه) معمولاً نشاندهنده وابستگی به خاندانهای اشرافی آن دوران است.
جغرافیا، آبوهوا و تأثیر آن بر سبک زندگی در شمیران
جایگاه جغرافیایی شمیران در دامنه کوه و اقلیم خاص آن، تأثیر عمیقی بر سبک زندگی سنتی و حتی امروزی ساکنان این منطقه داشته است. از گذشته، تابستانهای شمیران خنک و مطبوع بوده و همین امر سبب میشد خانوادههای ثروتمند تهرانی برای فرار از گرمای تابستان به ییلاقات شمیران پناه آورند. این سبک مهاجرت فصلی، شکل خاصی از زندگی را رقم زده بود؛ به طوری که شمیران در تابستانها پررونق و شلوغ و در زمستانها نسبتاً خلوت بود. خانههای ییلاقی شمیران عمدتاً ویلایی و باغدار، با سقفهای شیروانی و ایوانهای باز ساخته میشدند تا برای استراحت در هوای آزاد مناسب باشند. وجود باغهای میوه (بهویژه باغ گیلاس، آلبالو، سیب و توت) در حیاط خانهها متداول بود و تامین آب این باغها از طریق قناتها و جویبارهای کوهستانی انجام میشد. شمیران نسبت به تهران آب فراوانتری داشت؛ رودخانههایی چون دربند، گلابدره، درکه، دارآباد و جعفرآباد (زرگنده) از کوههای شمال تهران جاری بودند و طراوت منطقه را دوچندان میکردند.
زندگی روستایی در شمیرانات سنتهای خاص خود را داشت. ساکنان بومی شمیران (که به «شمیرونی» شهرت داشتند) به زبانی سخن میگفتند که آمیزهای از فارسی و گویشهای کهن محلی بود. گویش شمیرانی در واقع شاخهای از گویشهای تاتی-مازندرانی بوده که تا پیش از دهه ۱۳۶۰ خورشیدی رایج بود. بسیاری از نامهای قدیمی آبادیهای شمیران نیز ریشه در همین گویش دارند (مانند اسامی چون اقدسیه، حصار بوعلی، چیذر، جعفرآباد و غیره). لباس و پوشش مردم محل در گذشته، به اقتضای آبوهوا، شامل کلاهنمدی و لباسهای پشمی در زمستان و لباسهای نازک و سبک در تابستان بود.
کشاورزی و باغداری پیشه رایج اهالی شمیران بود و محصولات باغی شمیران (مانند سیب تجریش، توت دربند و گیلاسهای لواسان) شهرت داشتند. همچنین پرورش دام در روستاهای کوهپایهای رواج داشت و لبنیات و عسل شمیران از محصولات مطرح بهشمار میرفت.
آبوهوای سرد زمستانی شمیران نیز سبک زندگی خاصی را ایجاب میکرد. در گذشته، راه بسیاری از روستاهای شمیران در زمستان بر اثر بارش برف بسته میشد و ساکنان برای ماههای سرد ذخیره آذوقه و سوخت (چوب و ذغال) فراهم میکردند.
معماری بومی شمیران نیز با اقلیم سازگار بود؛ دیوارهای ضخیم کاهگلی برای حفظ گرما، کرسی در زمستانها، و سقفهای شیبدار برای جلوگیری از تجمع برف از ویژگیهای معماری سنتی شمیران بود. از سوی دیگر, همین اقلیم باعث شکلگیری تفریحات و ورزشهای زمستانی نیز شده است؛ مثلا در دوره قاجار و پهلوی پیستهای اسکی شمشک و دیزین در ارتفاعات شمیران پدید آمدند و سنت کوهنوردی و برفبازی در ارتفاعات توچال و دربند همواره میان تهرانیها محبوب بوده است.
امروزه نیز تأثیر آبوهوای شمیران بر سبک زندگی مشهود است. بسیاری از بوستانهای بزرگ تهران در شمیران واقع شدهاند (مثل پارک جمشیدیه، پارک نیاوران، پارک قیطریه) که فضای گشتوگذار و ورزش را برای شهروندان فراهم میکنند.
صبحهای زود شمیران مملو از کوهنوردان و پیادهروی کسانی است که از هوای پاکتر و خنکتر آن نسبت به سایر نقاط تهران بهره میگیرند. در روزهای برفی زمستان، محلات شمالی تهران حالوهوایی متفاوت دارند و گاه جشنهای خودجوش برفبازی در محلات برگزار میشود.
البته سبک زندگی سنتی روستایی تا حد زیادی با شهرنشینی جایگزین شده، اما همچنان در برخی محلات قدیمی، خانوادههای بومی شمیران با همان آداب گذشته (چیدن توت و شاهتوت از درختان کهنسال محل، یا برگزاری گردهماییهای خانوادگی در باغچههای شخصی) دیده میشوند که نمایی از پیوند انسان و طبیعت در این منطقه است.
جنبههای سیاسی شمیران در تحولات ایران معاصر
منطقه شمیران به واسطه نزدیکی به مراکز قدرت پایتخت و همچنین سکونت بسیاری از رجال سیاسی در آن، در برهههایی از تاریخ معاصر ایران نقشی قابل توجه ایفا کرده است.
در دوران قاجار، شمیران عمدتاً به عنوان تبعیدگاه موقت یا محل اختفای برخی چهرههای سیاسی به کار میرفت؛ نمونه آن ماجرای زندانی کردن و نابینا ساختن حسینقلیخان در دزاشیب در اوایل قاجار بود که پیشتر ذکر شد. در اواخر دوران قاجار و اوایل پهلوی نیز باغهای شمیران محل برگزاری برخی نشستها و مذاکرات سیاسی بود. گفته میشود در باغهای الهیه، رجال قاجار و پهلوی (از جمله ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه و رضا شاه) گردهماییهایی داشتهاند و حتی مذاکراتی پیرامون امتیاز نفت در اوایل قرن بیستم در یکی از باغهای این منطقه صورت گرفته است.
در دوره پهلوی اول، با توسعه شمیران و حضور پررنگ نظامیان و درباریان در این منطقه، برخی تحرکات سیاسی نیز رخ داد. رضاخان در خلال کودتای ۱۲۹۹ شمسی از مسیر شمیران وارد تهران شد و پس از به قدرت رسیدن نیز نظارت ویژهای بر مناطق شمال شهر داشت تا از هرگونه مقاومت احتمالی از سوی خوانین محلی جلوگیری کند.
با این وجود، شمیران بیشتر نقش یک منطقه آرام و دور از هیاهوی سیاسی تهران را داشت که پادشاهان و درباریان اوقات فراغت خود را در آن میگذراندند.
تحولات جدیتر سیاسی شمیران در جریان نهضت انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ پدیدار شد. اگرچه کانون اعتراضات مردمی عمدتاً در مرکز تهران بود، اما شمیران نیز بینصیب نماند.
برخی مساجد شمیران (مانند مسجدالجواد در میدان تجریش، تکیه نیاوران و…) به پایگاه روشنگری و تجمع مخالفان رژیم شاه تبدیل شدند و روحانیونی چون شهید مطهری و دکتر علی شریعتی در حسینیه ارشاد (واقع در ابتدای جاده شمیران) به سخنرانی و روشنگری پرداختند.
حسینیه ارشاد در سالهای ۱۳۴۶-۱۳۵۱ با جلسات دینی و سیاسی خود، نقشی تاثیرگذار در شکلدهی به افکار انقلابی داشت که بسیاری از شرکتکنندگان آن از ساکنان مناطق شمال تهران بودند. در ماههای منتهی به انقلاب, تظاهرات و راهپیماییهایی نیز در خیابان شمیران (شریعتی) و میدان تجریش برگزار شد و شمیرانیها دوشادوش دیگر مردم تهران در پیروزی انقلاب سهم داشتند.
پس از انقلاب ۱۳۵۷، محله جماران در شمیران به کانون قدرت سیاسی ایران بدل گشت. امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی در سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۸ در جماران اقامت داشت و از همانجا امور کشور را هدایت میکرد.

حسینیه جماران محل برگزاری سخنرانیهای تاریخی امام و دیدارهای مسئولان نظام با ایشان بود و نام جماران با تصمیمات سرنوشتساز آن دهه گره خورده است. حضور دفتر رهبری انقلاب در یک محله قدیمی شمیران، این منطقه را در صدر اخبار سیاسی آن دوران قرار داد.
بررسی فرهنگی و هنری شمیران
شمیران با داشتن پیشینه غنی و بافت جمعیتی متشکل از اقشار فرهیخته، همواره یکی از کانونهای فرهنگ و هنر تهران بوده است. در دوره قاجار و پهلوی، باغها و عمارتهای اشرافی شمیران محل رفتوآمد ادیبان، شاعران و هنرمندان بود.
به عنوان نمونه، باغ و عمارت فضلالدوله در تجریش (که بعدها تبدیل به مدرسه شد) در اواخر قاجار محل گردهمایی ادیبان نامداری چون ملکالشعراء بهار بوده است. همچنین حصار بوعلی و نیاوران در دوره پهلوی خانههای ویلایی بسیاری از نویسندگان و هنرمندان را در خود جای داد.
برای مثال، علیاصغر حکمت (ادیب و وزیر معارف) در الهیه باغی داشت، جلال آلاحمد و سیمین دانشور (زوج نویسنده نامدار) در محله دزاشیب ساکن بودند و خانهشان امروز به عنوان موزه ثبت شده است، و پروفسور محمود حسابی (دانشمند مشهور) سالها در تجریش زندگی کرد و خانه او اکنون به موزه تبدیل شده است.
از نظر مراکز فرهنگی، شمیران دارای چندین مرکز شاخص است. فرهنگسرای نیاوران (بنیاد آفرینشهای هنری نیاوران) که در دهه ۱۳۵۰ در کنار کاخ نیاوران تأسیس شد، پس از انقلاب به یکی از فعالترین مراکز فرهنگی-هنری تهران بدل شده است؛ برگزاری کنسرتهای موسیقی سنتی و کلاسیک، نمایشگاههای نقاشی و مجسمه، و جشنوارههای هنری متعدد در این مکان صورت میگیرد.
مجموعه کاخ سعدآباد نیز پس از انقلاب تبدیل به موزه شده و اکنون میزبان موزههای متنوعی از جمله موزه هنرهای زیبا، موزه مردمشناسی و موزه نگارستان است.
باغ فردوس در خیابان ولیعصر نیز پس از مرمت، میزبان موزه سینما شده که تاریخ سینمای ایران را به نمایش میگذارد.
وجود این موزهها و مراکز فرهنگی، شمیران را به مقصدی برای علاقهمندان تاریخ و هنر تبدیل کرده است.
ساختار اجتماعی و ترکیب جمعیتی شمیران در گذشته و امروز
جمعیت شمیران در سده گذشته دستخوش تغییرات کیفی و کمی بسیاری شده است. در گذشتهای نه چندان دور، ساکنان بومی شمیران عمدتاً کشاورزان، باغداران و خردهمالکان محلی بودند که ریشه در چند نسل زندگی در همان آبادیها داشتند.
خانوادههای اصیل شمیرانی با هم خویشاوندیهای گسترده داشتند و در هر آبادی چند طایفه بزرگ (مثل طایفه عباسی و قاسمی در دزاشیب) شناخته میشد. گویش و آداب مشترک، نوعی هویت محلی قوی ایجاد کرده بود به طوری که اهالی یک محله شمیران خود را «شمیرونی اصیل» میدانستند.
اما از اواسط قرن چهاردهم شمسی با مهاجرت گسترده مردم از سایر نقاط کشور به تهران، ترکیب جمعیتی شمیران نیز تغییر کرد. آبوهوای خوب و رونق ساختوساز، بسیاری از ثروتمندان جدید، سیاستمداران و نظامیان را به سکونت در محلات شمالی تهران ترغیب کرد. به تدریج جمعیت بومی در اقلیت قرار گرفت و خردهفرهنگ شمیرانی با فرهنگ شهری گستردهتر تهران درآمیخت.
در حال حاضر، ساختار اجتماعی شمیران ترکیبی ناهمگون اما منحصربهفرد است. از یک سو این منطقه یکی از مرفهترین و گرانقیمتترین مناطق شهری ایران است و بسیاری از خانوادههای ثروتمند، دیپلماتها, مدیران عالیرتبه در آن سکونت دارند.
آپارتمانهای لوکس و برجهای مسکونی مدرن چهره اجتماعی محلاتی چون الهیه، زعفرانیه و قیطریه را شکل دادهاند. در این محلهها شاخصهای توسعه انسانی (سطح تحصیلات، درآمد، دسترسی به خدمات) در بالاترین حد کشور قرار دارد.
از سوی دیگر، هنوز بقایایی از بافت سنتی و جمعیت قدیمی در شمیران حضور دارد. در برخی کوچههای فرعی تجریش، نیاوران یا دارآباد میتوان خانههای قدیمی و خانوادههای بومی را دید که شاید باغ و ملک اجدادیشان را نگاه داشتهاند. این همنشینی طبقات اجتماعی مختلف در شمیران تضاد و در عین حال تنوع جالبی ایجاد کرده است.
از لحاظ ترکیب قومی و مذهبی، اکثریت قریب به اتفاق ساکنان شمیران فارسزبان و مسلمان شیعه هستند که ادامه الگوی جمعیتی تهران است. البته حضور اقلیتهای مذهبی مانند مسیحیان ارمنی نیز در تاریخ شمیران ثبت شده است؛ چنانکه قطعه بزرگی از گورستان ارتش انگلیس و ارامنه در محله قلهک (نزدیک شمیران) واقع است و کلیسای مشهور آشوریان در زرگنده گواه بر زیست مسالمتآمیز ادیان در این منطقه است.
همچنین سفارتخانهها و حضور اتباع خارجی، بافتی بینالمللی به محلاتی مانند دروس و الهیه داده است. از نظر تحصیلات و مشاغل، نسبت جمعیت دارای تحصیلات عالی و شاغل در ردههای مدیریتی و مشاغل تخصصی در شمیران بالاتر از میانگین شهری است. این موضوع خود را در وجود مدارس برتر، دانشگاه شهید بهشتی در اوین، و تعداد زیاد کتابفروشیها و فرهنگسراهای منطقه نشان میدهد.
روند توسعه شهری و چالشهای بافت تاریخی و مدرنسازی شمیران
محلات شمیران طی صد سال اخیر تحولات شگرفی را تجربه کردهاند؛ از روستاهایی با جوی آب و جاده خاکی، به خیابانهای عریض و برجهای سربهفلککشیده تبدیل شدهاند.
این توسعه سریع شهری، اگرچه رفاه و امکانات بسیاری را به همراه آورده، اما چالشهایی را نیز در پی داشته است. یکی از مهمترین این چالشها، حفظ هویت تاریخی و بافت سنتی در برابر موج نوسازی و مدرنسازی است. بسیاری از بناها و باغهای ارزشمند شمیران در دهههای اخیر تخریب شدند تا جای خود را به آپارتمانها و برجهای مسکونی بدهند.
برای نمونه, باغهای الهیه که زمانی شهرت داشتند، اکنون بیشترشان به مجتمعهای مسکونی بدل شده و تنها خیابانهایی با نام همان باغها (مثل خیابان کلهر، خیابان شکوفه) یادآورشان است. یا در نیاوران, ساخت ساختمانهای بلندمرتبه در اطراف کاخ تاریخی، چشمانداز این مجموعه را تحت تأثیر قرار داده که با اعتراض دوستداران میراث فرهنگی مواجه شد.
بازار تجریش نیز علیرغم حفظ ساختار کلی، با احداث پاساژهای جدید (مانند مجتمع ارگ) تغییراتی را تجربه کرده که نگرانیهایی درباره کمرنگ شدن بافت سنتی بازار به همراه داشت.
از سوی دیگر, نیازهای زندگی مدرن موجب احداث زیرساختهای جدید در شمیران شده است که گاه با بافت قدیمی هماهنگ نیست. مثلاً بزرگراه صدر که شرق و غرب شمیران را به هم متصل میکند، بهرغم حل مشکل ترافیک، بخشهایی از محلات قدیمی را دو نیم کرده و سیمای محلههایی چون فرمانیه و اختیاریه را تغییر داده است.
یا ایستگاههای مترو (مانند متروی تجریش) که حملونقل عمومی را تسهیل کردهاند، در عین حال باعث افزایش رفتوآمد و شلوغی در محوری شدهاند که پیشتر آرامتر بود. همچنین تراکمفروشی و ساخت برجها در کوچههای تنگ قدیمی، مشکلاتی چون کمبود فضای پارکینگ، ترافیک محلی و فشار بر زیرساختهای شهری (آب، برق، گاز) را در برخی نقاط شمیران پدید آورده است.
با این حال، مدیریت شهری تهران اقداماتی را برای حفظ میراث شمیران آغاز کرده است. چندین خانه و عمارت قدیمی (مانند خانه جلال و سیمین در دزاشیب، خانه مستوفیالممالک در امیریه، عمارت کاظمی در نیاوران) مرمت و ثبت ملی شدهاند تا از تخریب نجات یابند.
همچنین محدودیتهای ساختوساز در حریم کاخ سعدآباد و کاخ نیاوران اعمال شده تا منظر فرهنگی این یادگارها حفظ شود. تشکلهای مردمی و شورایاریهای محلات شمیران نیز نسبت به حفظ درختان کهنسال و فضای سبز محله فعال شدهاند، زیرا شمیران در خطر کاهش پوشش سبز خود به دلیل ساختوساز است.
توسعه شهری شمیران از جنبه دیگر هم چالشبرانگیز بوده و آن، ریزش فرهنگی بافت قدیمی است. با جابجایی جمعیت و ورود ساکنان جدید، بسیاری از سنتهای محلی شمیران در حال فراموشیاند. لهجه شمیرونی اکنون در بین نسل جوان کمتر شنیده میشود و آداب و رسوم خاص محلی با زندگی مدرن کمرنگ شده است.
لذا چالش مدیریت شهری و فرهنگی در شمیران، یافتن تعادلی میان مدرنسازی و حفظ اصالت است؛ اینکه چگونه میتوان امکانات نوین را به منطقه آورد بیآنکه روح تاریخی و طبیعی آن قربانی شود.
با تمام این اوصاف، شمیران همچنان «نگین تهران» و مایه افتخار پایتختنشینان است. ترکیب کمنظیر تاریخ و طبیعت در این منطقه، میراثی ارزشمند است که نیازمند پاسداری و توجه است تا نسلهای آینده نیز از سایهسار چنارهای شمیران، هوای دلپذیر کوهستان و قصههای کهن این آبادیها بهرهمند شوند.
سررشته ها
- تاریخچه و قدمت محله نیاوران – تهران پرس
- نگاهی به هویت و تاریخچه محله زعفرانیه – ایسنا
- از کودکی به ما میگفتند الهیه مال ماست – همشهری آنلاین
- دزاشیب – دانشنامه تهران بزرگ (مرکز دائرةالمعارف اسلامی)
- گفتگو با تعدادی از املاکی های منطقه