محله ونک یکی از نواحی شناختهشده و پررفتوآمد در شمال شهر تهران است که با ترکیبی از بافت سنتی و مدرن شناخته میشود. این محله از دیرباز دارای پیشینه تاریخی و فرهنگی غنی بوده و طی زمان از یک روستای سرسبز به یکی از قطبهای شهری پایتخت تبدیل شده است.
تاریخچه محله ونک و دهونک از آغاز تا دوران معاصر
ونک در اصل روستایی کهن در پهنهٔ شمیران و ناحیه ری باستان بوده است.
نام «ونک» از واژه ون (نوعی درخت بومی منطقه) بههمراه پسوند کوچککننده «ک» گرفته شده و بهمعنی «درخت کوچک» است. گفته میشود در گذشته در باغهای ونک درختان ون (زبانگنجشک) فراوان بوده است و حتی روایتی وجود دارد که ساکنانی از محلی به نام ونک در شیراز به این منطقه مهاجرت کرده و به یاد زادگاه خود، نام ونک را بر آن گذاشتهاند.
در دوران قاجار، روستای ونک موقعیت ویژهای یافت. این ده در دوره ناصرالدینشاه جزو املاک خالصه (املاک حکومتی) بود که توسط میرزا یوسفخان مستوفیالممالک (صدراعظم وقت) از دولت خریداری شد.
میرزا یوسف و فرزندش میرزا حسنخان مستوفیالممالک (نخستوزیر نامدار اواخر قاجار و اوایل پهلوی) با حفر چند رشته قنات و اجرای طرحهای عمرانی، رونق کشاورزی و باغداری را در ونک افزایش دادند. این اقدامات باعث شد ونک از یک آبادی کوچک به منطقهای آباد و قابل سکونت تبدیل شود. بخشی از اراضی ونک توسط مستوفیالممالک وقف امور عامالمنفعه گردید و از جمله قطعهزمینی برای تأسیس مدرسه عالی دختران اختصاص یافت که بعدها «دانشگاه فرح پهلوی» نام گرفت و امروز با نام دانشگاه الزهرا در دهونک فعال است.
میرزا حسن مستوفیالممالک به واسطه همین کارهای خیرخواهانه، چهرهای محبوب در نظر مردم شد و وی را میتوان بانی آبادانی ونک دانست.
یکی دیگر از تحولات مهم آن دوره، شکلگیری سکونتگاه ارامنه در بخش شرقی ونک بود. از زمان محمدشاه قاجار، حدود ده خانوار ارمنی به این ناحیه کوچ کرده و در اراضی ونک ساکن شدند.
ارامنه در مرکز محله خود قلعهای ساختند که به «قلعه ارامنه» مشهور شد و پیرامون آن به زراعت و باغداری میپرداختند.
در سال ۱۲۳۳ شمسی (حدود ۱۸۵۴ میلادی) با حمایت مالی ناصرالدینشاه قاجار و نظارت مستوفیالممالک، ارامنه کلیسایی به نام کلیسای میناس مقدس را در این قلعه بنا کردند.
این کلیسا که از قدیمیترین کلیساهای تهران است، تا امروز پابرجا مانده و در سال ۱۳۸۰ خورشیدی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
قلعه ارامنه و قبرستان قدیمی ارمنیان نیز هنوز در محله ونک (بخش آرارات کنونی) وجود دارند؛ قبرستان کهنه ارامنه اکنون جزئی از مجموعه باشگاه آرارات شده است.
بدینترتیب در پایان عصر قاجار، ونک عملاً به دو بخش تقسیم شده بود: ونک ارامنه در شرق و دهونک (محله مسلماننشین) در غرب.
با آغاز عصر پهلوی، تحولات ونک شتاب بیشتری گرفت. پس از درگذشت مستوفیالممالک در اوایل دوره رضاشاه، بخشهایی از املاک وی به تملک دولت درآمد. در دهه ۱۳۲۰ شمسی (هنگام جنگ جهانی دوم)، دولت پهلوی اول بخشی از اراضی دهونک را به احداث یک کارخانه ماسکسازی اختصاص داد.
این کارخانه که توسط آلمانیها برپا شده بود، خارج از محدوده شهر تهران آن زمان قرار داشت و برای اسکان کارگرانش، در حوالی دهونک خانههای سازمانی ساخته شد.
هرچند پس از جنگ جهانی، اداره کارخانه به دولت (وزارت راه) منتقل شد و کارگران همچنان در آن خانهها ماندگار شدند، این سکونتگاههای کارگری سالها بعد موضوع مناقشههای حقوقی میان دستگاههای دولتی و دانشگاه الزهرا شدند که تا پس از انقلاب نیز ادامه یافت.
در دهههای ۳۰ و ۴۰ خورشیدی (1950s-60s میلادی)، با گسترش شهر تهران به سمت شمال، ساختوساز در ونک آغاز شد و زمینهای کشاورزی رفتهرفته جای خود را به مناطق مسکونی و تأسیسات شهری داد. تصویر زیر مربوط به سال 1340 است (کیفیت تصویر به صورت دیجیتال افزایش یافته است).
احداث خیابان ولیعصر (پهلوی سابق) و جاده شمیران (بعدها بزرگراهها)، ونک را به یکی از نقاط کلیدی ارتباطی شهر بدل کرد. در حوالی میدان ونک ساختمانهای مدرن نظیر هتل ونک و مراکز تفریحی شکل گرفت. برای نمونه، در دهه ۱۳۵۰ شهربازی مشهور «فانفار» در ضلع جنوبغربی میدان ونک فعال بود که چرخوفلک بزرگ آن از نقاط دوردست نیز دیده میشد.
این پارک تفریحی تا اوایل دهه ۱۳۷۰ همچنان خاطرهانگیز بود و کودکان آن دوره را به خود جذب میکرد، هرچند پس از مدتی تعطیل شد.
همچنین در دوران پهلوی، باشگاه ورزشی-فرهنگی آرارات در بخش غربی ونک تأسیس شد که به کانون تجمع ارامنه تهران (برای ورزشهایی چون فوتبال و بسکتبال) تبدیل گردید. ( تصویر زیر مربوط به میدان ونک در سال 1350 است که کیفیت تصویر به صورت دیجیتال افزایش یافته است)
پس از انقلاب ۱۳۵۷، محله ونک دستخوش تغییرات جمعیتی و کالبدی بیشتری شد اما هویت کلی خود را حفظ کرد. دانشگاه فرح پهلوی به دانشگاه الزهرا (ویژه زنان) تغییر نام داد و همچنان یکی از مراکز علمی مهم کشور در محدوده دهونک است.
در دهههای پایانی قرن چهاردهم خورشیدی، احداث بزرگراههای همت، چمران، حقانی، نیایش (هاشمیرفسنجانی) و کردستان در اطراف ونک، این محله را از چهار سو دربرگرفت و اتصال آن را با سایر مناطق تهران تسهیل نمود.
با این حال، دهونک به عنوان هسته تاریخی منطقه، تا حد زیادی بافت قدیمی خود را نگاه داشته است. هنوز کوچهباغهای باریک، خانههای ویلایی قدیمی، امامزاده تاریخی و باغهای بهجامانده در دهونک دیده میشود که یادگار تهران قدیم است.
ویژگیهای اجتماعی، فرهنگی و ترکیب جمعیتی محله در دورههای مختلف
محلهٔ ونک در طی زمان تنوع اجتماعی و فرهنگی چشمگیری به خود دیده است. در دورههای گذشته، جمعیت بومی ونک عمدتاً از روستاییان شمیرانات بودند که به زبان تاتی (گویش قدیم تهران) تکلم میکردند.
آنان زندگی ساده مبتنی بر کشاورزی و باغداری داشتند و آداب و رسوم محلی منطقه ری را حفظ کرده بودند. دهونک به عنوان یک روستای مسلماننشین، مرکزیت مذهبی کوچکی نیز داشت؛ وجود امامزاده قاضیالصابر (از نوادگان امام سجاد) و برگزاری مراسم آیینی در مسجد و حسینیه دهونک نشاندهنده بافت مذهبی این بخش بوده است.
با ورود ارامنه به بخش شرقی ونک در عصر قاجار، ترکیب جمعیتی محله رنگی متفاوت گرفت. ارامنه ونک که ابتدا حدود ۱۰ تا ۱۳ خانوار بودند، جامعهای منسجم در اطراف قلعه خود تشکیل دادند.
آنان کلیسای میناس مقدس را محل عبادت و تجمع مذهبی قرار داده و مدرسه و گورستان ویژه خود داشتند. حضور این هموطنان مسیحی در دل یک محله مسلماننشین نمونهای از همزیستی مسالمتآمیز ادیان در تهران قدیم بود. در طول زمان، جمعیت ارامنه در ونک افزایش یافت و باشگاه آرارات به عنوان مرکز فرهنگی، ورزشی و اجتماعی آنان تأسیس شد. هنوز هم در مناسبتهایی مانند جشنهای سال نو میلادی یا آیینهای مذهبی خاص، ارامنه تهران در کلیسای قدیمی ونک و مجموعه آرارات گرد هم میآیند و این میراث فرهنگی زنده را پاس میدارند.
از اوایل دوره پهلوی، گروه دیگری نیز به تنوع بافت انسانی ونک افزودند: زرتشتیان. تعدادی از هموطنان زرتشتی، عمدتاً مهاجر از یزد و کرمان، به دلیل آبوهوای خوب ونک در این محل سکنا گزیدند.
شخصیتی بهنام ارباب گشتاسب فیروزگر – یکی از زرتشتیان سرشناس تهران – حدود دو و نیم دانگ از املاک مستوفیالممالک در ونک را خریداری کرد و دومین مالک بزرگ ونک شد.
ارباب فیروزگر که بعدها بنیانگذار بیمارستان فیروزگر در تهران شد، بخشی از املاک خود در ونک را به صورت باغ درآورد. هنوز هم در کوچهپسکوچههای ونک باغهایی متعلق به خانوادههای زرتشتی دیده میشود و برخی معابر محله به نام آنان نامگذاری شده است.
حضور مسلمانان، مسیحیان ارمنی و زرتشتیان در یک محله باعث شده بود که ونک به «محله ادیان» شهرت یابد و ترکیبی غنی از فرهنگها و آیینها را در خود جای دهد.
در دهههای بعد، با گسترش شهرنشینی، بافت جمعیتی ونک بیش از پیش متنوع شد. زمینهای کشاورزی جای خود را به مناطق مسکونی و اداری داد و خانوارهای اصیل قدیمی در کنار مهاجرانی از سایر نقاط تهران و ایران ساکن شدند. به مرور، ونک به محلهای نسبتاً مرفه و پرجاذبه برای طبقه متوسط به بالا بدل شد و بسیاری از مدیران، کارمندان و دانشجویان (بهدلیل مجاورت دانشگاهها و ادارهها) در آن ساکن گشتند. با این وجود، هویت محله همچنان تحت تأثیر گذشته آن است. در بخش دهونک هنوز فرهنگ همسایگی سنتی و روابط صمیمانهٔ قدیمیترها پابرجاست. مردم قدیم محله خاطرات شیرین خود از درختان توت و گردوی دهونک، قناتهای زلال، مراسم مذهبی در امامزاده و جشنها در حسینیه را نسل به نسل منتقل کردهاند.
در بخش آرارات (ونک ارامنه) نیز جامعه ارمنی هویت خود را حفظ کرده و علاوه بر کار و زندگی شهری، در فعالیتهای فرهنگی باشگاه آرارات و کلیسای میناس مقدس مشارکت میکنند. ترکیب جمعیتی امروز ونک آمیزهای است از این ریشههای تاریخی و نسل جدید شهروندان تهرانی؛ محلهای که هم اصالت محلی دارد و هم چهرهای مدرن و چندفرهنگی.
جنبههای سیاسی و نقش محله ونک در تحولات معاصر
محله ونک هرچند بیشتر به عنوان منطقهای مسکونی و تجاری شناخته میشود، اما در برهههایی نیز در عرصه تحولات اجتماعی-سیاسی ایران نقش داشته یا تحت تأثیر آن بوده است. در دوره قاجار، تصاحب زمینهای ونک توسط مستوفیالممالک نمونهای از تعامل سیاست و قدرت در مقیاس محلی بود. نفوذ یک رجل سیاسی بلندپایه (میرزا یوسف مستوفیالممالک) در دربار قاجار سبب شد که یک آبادی خالصه به ملک شخصی تبدیل شود.
البته همین شخصیت با بینشی که داشت، بخشی از اموالش را صرف امور عامالمنفعه در ونک کرد و پایهگذار آموزش عالی زنان در آن منطقه شد.
این امر را میتوان گامی مترقی در تاریخ اجتماعی ایران دانست که پیوندی میان سیاستمداران روشنبین و توسعه محلی ایجاد کرد.
در دوره پهلوی، ونک شاهد حضور برخی تأسیسات استراتژیک و طرحهای حکومتی بود. ساخت کارخانه صنایع جنگی (ماسکسازی) در دهونک در بحبوحه جنگ جهانی دوم، نشان از اهمیت این محدوده در برنامههای دولت وقت داشت.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، نخستوزیر وقت (فضلالله زاهدی) مدتی در خانهای در ونک اقامت داشت که البته بیشتر جنبه اتفاقی داشت تا نقشی ساختاری برای محله.
البته نقش ونک در تحولات سیاسی بیشتر به صورت غیرمستقیم و از رهگذر نهادها و افراد بوده است تا به عنوان صحنه رویدادهای بزرگ. برای نمونه، دانشگاه الزهرا در دهونک به عنوان یکی از مراکز آموزش عالی زنان پس از انقلاب، کانون تربیت نسلی از بانوان فرهیخته شد که در عرصههای علمی و اجتماعی کشور اثرگذار بودهاند. باشگاه آرارات نیز به عنوان نهادی متعلق به اقلیت ارمنی، همواره روابط این جامعه با حکومت را نمایندگی کرده است؛ چنانکه در مراسم رسمی یا دیدارهای مقامهای دولتی با اقلیتهای دینی، از جامعه ارامنه ونک و مسئولان باشگاه آرارات نیز دعوت به عمل میآید.
به طور کلی، محله ونک را میتوان نمونهای کوچک از جامعه شهری ایران دانست که در آن تصمیمات سیاسی (مانند اصلاحات ارضی دوران پهلوی که به خلع مالکیت خاندان مستوفی از بخشی از زمینهای ونک انجامید، یا طرحهای شهری پس از انقلاب) به تغییرات ملموس در زندگی مردم محل منجر شده است.
امروزه نیز مسائل مدیریت شهری مانند بحث ساخت تقاطع غیرهمسطح در میدان ونک یا حفظ بافت تاریخی دهونک، از موضوعاتی است که گاه جنبهٔ چالشی پیدا میکند و پای شورای شهر و رسانهها را به میان میکشد.
چهرههای شناختهشده، تاثیرگذار یا نمادین ونک
در طول تاریخ، افرادی مرتبط با ونک زیسته یا فعالیت کردهاند که به نوعی نماد این محله به شمار میروند و نقش مهمی در سرنوشت آن داشتهاند. برخی از مهمترین این چهرهها عبارتاند از:
-
میرزا یوسفخان مستوفیالممالک – سیاستمدار بلندپایه اواخر دورهٔ ناصری که با خریداری اراضی ونک از دولت قاجار و سرمایهگذاری در آبادانی آن، نامش با تاریخچه این محله گره خورده است.
میرزا یوسف (معروف به مستوفی اول) به عنوان صدراعظم و وزیر دارایی باهوش، قناتهایی در ونک احداث کرد و زمینه را برای رشد کشاورزی در دهونک فراهم ساخت. وی را میتوان بنیانگذار حقیقی محلهٔ ونک در شکل جدید آن دانست.
-
میرزا حسن مستوفیالممالک – فرزند میرزا یوسف و نخستوزیر چند دوره در اواخر عصر قاجار و اوایل پهلوی. او بخش زیادی از عمر و توجه خود را صرف املاک موروثی پدر در ونک کرد و در آبادانی دهونک نقش داشت. میرزا حسن مستوفی بخشی از ثروت خود را وقف امور عامالمنفعه نمود و زمینهایی را برای تاسیس مدرسه عالی دختران (دانشگاه فعلی الزهرا) اختصاص داد.
محبوبیت او در بین مردم به حدی بود که هنگام فوتش (سال ۱۳۱۱ شمسی)، دولت و مردم احترام فراوانی برایش قائل شدند. آرامگاه خانوادگی مستوفیالممالک (میرزا حسن و چهار همسرش) در باغ مستوفی واقع در محوطه دانشگاه الزهرا در دهونک قرار دارد که یادآور پیوند عمیق این خاندان با محلهٔ ونک است.
-
ارباب گشتاسب فیروزگر – از زرتشتیان سرشناس تهران در اوایل قرن چهاردهم شمسی که نامش با ونک گره خورده است. او با خرید سهمی از املاک مستوفیالممالک، به دومین مالک بزرگ ونک بدل شد و در آبادانی باغهای منطقه سهم داشت.
ارباب فیروزگر یک چهره خیّر و نوگرا بود؛ بیمارستان فیروزگر در مرکز تهران به همت او بنیان گذاشته شد. حضور وی در ونک از جنبه اجتماعی نیز اهمیت داشت، چراکه نشاندهنده مشارکت اقلیت زرتشتی در توسعه پایتخت و تعامل آنان با سایر اقوام و ادیان بود. هنوز نام «فیروزگر» برای خیلی از قدیمیهای ونک یادآور باغهای سرسبز زرتشتیان در این محله است.
-
جامعه ارامنه ونک و بنیانگذاران باشگاه آرارات – هرچند شاید نتوان از یک فرد مشخص نام برد، اما گروهی از چهرههای جامعه ارامنه تهران که در ونک سکونت داشتند، نقش مهمی در شکلگیری هویت فرهنگی این محله ایفا کردند. کشیشان کلیسای میناس مقدس که نسلبهنسل خدمات مذهبی ارائه دادند و نیز بنیانگذاران باشگاه آرارات (تأسیس ۱۳۲۳ خورشیدی) را میتوان از این جمله دانست. به عنوان مثال، آربی کشیشیان (مسئول روابط عمومی خلیفهگری ارامنه تهران) از افرادی است که سالها برای حفظ میراث ارامنهٔ ونک تلاش کرده و در مصاحبهها، بر قدمت ۱۷۰ ساله کلیسای ونک و اهمیت آن تأکید نموده است.
همچنین ورزشکاران ارمنی تربیتیافته در باشگاه آرارات – که برخی تا سطح ملی در بسکتبال و فوتبال درخشیدهاند – نمایندگان شایستهای برای محلهٔ ونک در عرصه ورزش بودهاند.
علاوه بر اینها، ونک زادگاه یا محل زندگی شماری از پزشکان، اساتید دانشگاه و مدیران نامدار نیز بوده است که هر یک در حوزه تخصصی خود فردی شناختهشده محسوب میشوند. برای نمونه میتوان به دکتر عبدالله مستوفی (نویسنده کتاب مشهور «شرح زندگانی من» که در بخشی از خاطرات خود به دهونک و زندگی مستوفیان اشاره کرده) و ارباب جمشید جم (از رهبران جامعه زرتشتی در دهه ۱۳۲۰) اشاره کرد. هرچند این افراد مستقیماً در ونک به شهرت نرسیدند، اما حضور و فعالیتشان در این محله بخشی از تاریخ شفاهی ونک را تشکیل میدهد.
وضعیت فعلی محله ونک: فضای شهری، توسعه و چالشها
امروز ونک محلهای توسعهیافته در منطقه ۳ شهرداری تهران است که ترکیبی متوازن از کاربری مسکونی، تجاری و اداری را در خود جای داده است. این محله از شمال به بزرگراه نیایش (هاشمیرفسنجانی)، از غرب به بزرگراه شهید چمران و محله آرارات (دهونک)، از جنوب به بزرگراه همت و محلهٔ یوسفآباد و از شرق به خیابان نلسون ماندلا (جردن سابق) و چهارراه جهانکودک محدود میشود.
میدان ونک به عنوان قلب تپنده محله، یکی از میادین بزرگ و پرتردد تهران است که خیابان ولیعصر را به بزرگراههای اصلی متصل میکند و روزانه شاهد عبور و مرور هزاران خودرو و عابر است. دسترسی محله به شبکه حملونقل شهری بسیار مناسب است؛ خطوط اتوبوس و تاکسی در اطراف میدان ونک فعالاند و ایستگاه متروی شهید حقانی در نزدیکی (در شرق بزرگراه مدرس) امکان سفر سریع به سایر نقاط شهر را فراهم میسازد.
چهره شهری ونک آمیختهای از ساختمانهای بلند و مدرن در کنار بافت قدیمی دهونک است. در قسمتهای نوساز محله، برجها و مجتمعهای مسکونی و اداری متعددی سر برآوردهاند؛ از برجهای ونکپارک و برج آفتاب گرفته تا مراکز خرید و برجهای تجاری در اطراف میدان. خیابانهای ونک مملو از فروشگاههای برند، رستورانها و کافههای شیک است که پاتوق جوانان و کارمندان پس از ساعات اداری بهشمار میروند.
در مقابل، دهونک در غرب محله هنوز بافتی کمارتفاع و سنتی دارد؛ خانههای ویلایی با حیاط و باغچه، کوچههای باریک با نامهای قدیمی (مانند کوچه امامزاده، کوچه مسجد جامع، بازارچهٔ دهونک) و فضای آرامتر که گویی تکهای از تهران نیمقرن پیش را زنده نگه داشته است.
یکی از جاذبههای این بخش، بوستان باغ ایرانی است؛ باغی قدیمی متعلق به دوران قاجار که بازسازی شده و به یک پارک عمومی زیبا با الگوی باغهای سنتی ایرانی تبدیل گشته است.
این باغ (معروف به باغ مهندس مختاری) با درختان کهنسال، حوضها و جویهای آب و عمارت کوشک وسط آن، فضایی دلنشین برای گردشگران شهری و ساکنان محله فراهم کرده است.
از نظر امکانات محلی، ونک یکی از غنیترین محلات تهران است. وجود چندین بیمارستان و مرکز درمانی مهم در حوالی ونک، این منطقه را به قطب پزشکی تبدیل کرده است.
بیمارستان بقیةالله، بیمارستان محبمهر، بیمارستان شهید هاشمینژاد (تخصصی کلیه)، بیمارستان خاتمالانبیاء و مرکز چشمپزشکی ونک همگی در فاصلهٔ کمی از میدان ونک واقع شدهاند و خدمات درمانی گستردهای ارائه میدهند.
وجود این مراکز باعث شده بسیاری از پزشکان و کارکنان بخش درمان نیز در ونک زندگی یا تردد داشته باشند. از سوی دیگر، دانشگاه الزهرا و دانشگاه صنعتی خواجهنصیر (پردیس ونک) و چند مرکز آموزشی دیگر در محله و اطراف آن واقعاند که هر روز میزبان دانشجویان بسیاری هستند. ترکیب حضور این مراکز علمی، اداری (مانند ساختمانهای مرکزی بانکها و شرکتهای بزرگ در اطراف میدان) و مراکز خرید متعدد، به ونک جنبوجوشی دائمی بخشیده است.
در عرصه اقتصادی، محله ونک از ارزش ملکی بسیار بالایی برخوردار است و جزو مناطق گرانقیمت تهران محسوب میشود. دفاتر شرکتها، سفارتخانهها و سازمانهای بینالمللی زیادی در برجهای اداری ونک مستقر هستند که به رونق کسبوکار در این منطقه کمک کرده است. مرکز خرید ونک، پاساژ آسمان ونک، فروشگاههای لوکس خیابان خدامی و کوچه والینژاد و… از مقاصد خرید اهالی تهران در این محله بهشمار میآیند. همچنین کافهها و رستورانهای نامآشنایی در اطراف میدان ونک و خیابانهای بزریل و برزیل شرقی قرار دارند که فضای پرنشاطی را برای گردهماییهای دوستانه و خانوادگی فراهم کردهاند.
با این حال، محله ونک نیز با چالشهایی روبهرو است. ترافیک سنگین در ساعات اوج، بهویژه در اطراف میدان ونک و ورودی بزرگراهها، یکی از معضلات اصلی ساکنان و شاغلان در این منطقه است. تراکم ساختوساز در بخشهای نوساز، فشار بر زیرساختهای شهری (مانند پارکینگ و شبکه آب و فاضلاب) را افزایش داده است. در دهونک، بلاتکلیفی برخی اسناد مالکیت زمینها (بازمانده از مناقشات گذشته) و ممنوعیت ساختوساز در حریم بزرگراه چمران، باعث شده فرآیند نوسازی بافت فرسوده بهکندی پیش برود.
از سوی دیگر، همین عوامل به حفظ بافت کهن محله کمک کرده و دهونک را تا امروز از تخریب و تغییر شکل افراطی مصون داشته است.
چالش دیگر، حفظ همزیستی و یکپارچگی اجتماعی میان ساکنان قدیمی و تازهوارد محله است؛ چرا که تفاوت سبک زندگی و انتظارات میتواند به شکاف اجتماعی منجر شود. با این همه، ونک از نقاط قوت کم نظیری بهرهمند است: موقعیت مرکزی و دسترسی عالی، ترکیب جمعیتی متنوع اما با سطح فرهنگی مناسب، وفور فضاهای سبز کوچک و بزرگ (از پارک ساعی در جنوبشرق گرفته تا بوستانهای محلی) و نیز حضور مراکز خدماتی گوناگون که نیازهای روزمرهٔ ساکنان را به خوبی تأمین میکند.
در جمعبندی میتوان گفت محله ونک تهران نمونهای موفق از تطبیق یک منطقه قدیمی با الزامات زندگی مدرن شهری است. این محله ضمن حفظ ریشههای تاریخی و فرهنگی خود، توانسته در متن پویاییهای شهر بزرگی چون تهران رشد کند و به یکی از محبوبترین و ارزشمندترین نواحی پایتخت بدل شود. تجربه ونک نشان میدهد که تعامل سنت و مدرنیته، و همزیستی اقوام و ادیان گوناگون در یک پهنه شهری ممکن است و میتواند به غنای فرهنگی و اجتماعی آن بینجامد.