تاریخچه محله عودلاجان از دوره صفوی تا به امروز

محله عودلاجان

محله عودلاجان (یا اودلاجان) یکی از کهن‌ترین محلات شهر تهران است که شکل‌گیری آن به اوایل دوره پایتختی تهران بازمی‌گردد. شواهد تاریخی نشان می‌دهد این محله حداقل از دوره صفوی وجود داشته و در دوره قاجار به اوج شکوفایی رسیده است. عودلاجان به همراه محله‌های ارگ، سنگلج، بازار و چاله‌میدان هسته اصلی تهران قدیم را (پیش از احداث حصار ناصری در عهد ناصرالدین‌شاه) تشکیل می‌دادند.

در زمان ناصرالدین‌شاه قاجار، عودلاجان با ۲۶۱۹ خانه مسکونی و ۱۱۴۶ دکان به‌عنوان بزرگ‌ترین و مرفه‌نشین‌ترین محله تهران شناخته می‌شد.  نزدیکی این محله به ارگ سلطنتی و بازار بزرگ تهران سبب شده بود که از همان ابتدا سکونتگاه اعیان، اشراف و تاجران مشهور باشد. بسیاری از خانواده‌های سرشناس قاجاری مانند خاندان قوام‌الدوله و مستوفی در عودلاجان سکونت داشتند و چهره‌های مهم تاریخ معاصر ایران همچون سید حسن مدرس (نماینده مجلس شورای ملی و از رهبران مشروطه) نیز از ساکنان این محله بودند. حضور این شخصیت‌های تاثیرگذار سیاسی و مذهبی نشان‌دهنده اهمیت اجتماعی-سیاسی عودلاجان در آن دوران است.

خانه شهید مدرس
خانه شهید مدرس. عکاس: محمد رحیمی از باشگاه خبرنگاران جوان

روایت‌های محلی درباره وجه‌تسمیه عودلاجان نیز به قدمت تاریخی آن اشاره دارد. بر اساس یک نقل قول، بنیان‌گذاران اولیه این محله گروهی مهاجر از روستای کهنه‌لاجان (از توابع پیرانشهر در شمال‌غرب ایران) بودند که نام محله جدید را به یاد زادگاه خود “عودلاجان” به معنی “بازگشت به لاجان” گذاشتند.  هرچند این مهاجران هرگز به موطن اصلی خود بازنگشتند، اما نام عودلاجان به عنوان میراثی از ریشه‌های آن‌ها باقی ماند. این نام در گذر زمان عربی‌شده و به صورت “عودلاجان” ثبت شده و امروزه نیز به همین شکل به کار می‌رود.

در دوره قاجار، عودلاجان محله‌ای آباد با باغ‌ها و خانه‌های مجلل فراوان بود. وجود کاخ گلستان و عمارت مسعودیه در نزدیکی این محله و استقرار خانه‌های اعیان‌نشین مانند خانه مدرس و باغ ملک‌الشعرا در آن پیرامون، نشان از رونق معماری و شهری آن زمان دارد. مردم عودلاجان به تدین و پای‌بندی به مراسم مذهبی شهرت داشتند و این امر را می‌توان از وجود ۱۶ مسجد و مدرسه در این محله و برگزاری گسترده‌ترین آیین‌های روضه‌خوانی و تعزیه‌گردانی تهران در دوره قاجار دریافت. این ویژگی مذهبی بعدها نیز در هویت محله تداوم یافت.

انقلاب مشروطه (۱۲۸۵ ه‍.ش) یکی از بزنگاه‌های تاریخی است که عودلاجان نیز در آن نقش‌آفرین بود. در جریان اعتراضات مردمی آن دوران، محله عودلاجان صحنه یکی از رویدادهای مهم شد. به دستور عین‌الدوله (صدراعظم مستبد مظفرالدین‌شاه)، خطیب آزادی‌خواه شیخ محمد واعظ را دستگیر کردند و هنگامی که سربازان حکومت وی را از محله می‌بردند، در کوچه‌های عودلاجان با تجمع طلاب و مردم معترض روبه‌رو شدند.

در درگیری پیش‌آمده، طلبه‌ای به نام سید عبدالحمید هدف گلوله قرار گرفت و پیکر مجروحش را به مدرسه‌ی معمارباشی در همان حوالی منتقل کردند که متأسفانه درگذشت. شهادت سید عبدالحمید در کوچه‌های عودلاجان شعله خشم انقلابیون را برافروخت و به عنوان یکی از جرقه‌های قیام مشروطه در اذهان ثبت شد. چنین حوادثی بیانگر بستر اجتماعی-سیاسی فعال این محله در تحولات تاریخی ایران است.

با آغاز دوران پهلوی، ترکیب جمعیتی و اهمیت عودلاجان دستخوش تغییر تدریجی شد. هرچند این محله تا میانه‌های حکومت پهلوی اول همچنان اعتبار اجتماعی خود را حفظ کرده بود، اما برنامه‌های نوسازی و تحولات شهری دهه ۱۳۴۰ (مانند تعریض خیابان‌ها و توسعه بازار) تأثیر منفی بر آن گذاشت.

در این دوره بسیاری از خاندان‌های مرفه و قدیمی از بافت تاریخی به محلات جدیدتر کوچ کردند و خانه‌های بزرگ اجدادی متروک ماند یا کاربری آن‌ها تغییر کرد. توسعه بی‌رویه بازار تهران از اطراف، عرصه را بر عودلاجان تنگ نمود؛ به طوری که رفته‌رفته بخش‌های زیادی از این محله به انبار کالاهای بازار تبدیل شد. از اواخر پهلوی تا دهه‌های نخست پس از انقلاب، عودلاجان دیگر آن شکوه سابق را نداشت و به یکی از محلات کم‌برخوردار مرکزی تهران بدل گشت. خانه‌های تاریخی متعدد به‌ دلیل فقدان مالک یا بی‌توجهی، رو به ویرانی گذاشت و حتی پناهگاه افراد بزهکار و معتاد گردید.  این روند افول، زنگ خطر را برای میراث ارزشمند محله به صدا درآورد و لزوم توجه به احیای آن را پررنگ کرد.

ویژگی‌های فرهنگی و هویتی محله

عودلاجان از دیرباز محله‌ای چندفرهنگی و با هویت اجتماعی غنی بوده است. ترکیب ساکنان آن در گذشته متنوع بود و اقلیت‌های مذهبی به‌ویژه کلیمیان (یهودیان) بخش قابل توجهی از جمعیت را تشکیل می‌دادند. حضور پررنگ یهودیان در این محله چنان بود که یکی از کوچه‌های آن به سبب وجود شمار زیاد کنیسه‌ها، به کوچه‌ی هفت‌کنیسه شهرت یافت . در این کوچه‌ی تنگ و قدیمی که به سرچال معروف بود، هفت کنیسه‌ی یهودیان در مجاورت هم قرار داشت و مراسم آیینی یهودیان مانند جشن پسح با حال‌و‌هوای خاصی برگزار می‌شد. بعدها با تغییر ترکیب جمعیتی محل، نام این گذر را به “کوچه هفت‌مسجد” تغییر دادند تا بازتاب‌دهنده هویت تازه آن باشد .

به جز کلیمیان، پیروان آیین زرتشتی نیز در عودلاجان زندگی می‌کردند. وجود آتشکده یا مراکز خاص زرتشتیان در منابع کمتر ذکر شده، اما حضور این اقلیت نشانگر رواداری نسبی و تنوع بافت جمعیتی تهران قدیم است. مسلمانان ساکن عودلاجان نیز اغلب گرایش‌های مذهبی سنتی داشتند و با اقلیت‌ها در یک محله همزیستی می‌کردند.

از لحاظ سنت‌ها و آیین‌ها، عودلاجان یکی از پایگاه‌های مهم مراسم مذهبی در تهران به‌شمار می‌رفت. همان‌گونه که اشاره شد، در دوره قاجار این محله به داشتن مجالس پرشور روضه‌خوانی و تعزیه شهره بود.  هنوز هم خاطرات برگزاری دسته‌های باشکوه عزاداری در کوچه‌های تنگ آن در ایام محرم و نصب سقاخانه‌های قدیمی در گذرها، جزئی از حافظه فرهنگی محله است.

وجود مساجد متعدد (مانند مسجد صاحب‌الامر و مسجد آقاجلال) و تکایا و سقاخانه‌های قدیمی باعث شده بود که فرهنگ دینی در زندگی روزمره مردم محله جاری باشد. برای نمونه، مسجد کوچک صاحب‌الامر که تاریخ ساخت دقیقی از آن در دست نیست بر اساس کتیبه کاشی آن، به دوره قاجار نسبت داده می‌شود. هم‌چنین مسجد آقاجلال حدود ۱۳۰ سال قدمت دارد و هرچند جزئیات بنای اولیه آن دقیقا معلوم نیست، در خاطره جمعی اهالی جایگاه ویژه‌ای داشته و در سال ۱۳۱۳ خورشیدی نیز مرمت شده است.

فرهنگ پهلوانی و لوطی‌گری نیز به عنوان بخشی از هویت تهران قدیم، در عودلاجان حضور داشته است. محله‌های مرکزی تهران خاستگاه پهلوانان و ورزشکاران زورخانه‌ای نامداری بوده‌اند. از جمله پهلوان حسن رزاز که خانه‌اش در همین محله واقع است و از پهلوانان بنام اواخر دوره قاجار و پهلوی محسوب می‌شود. نقل است که زورخانه‌ای به نام زورخانه نجات در اودلاجان فعال بوده که جوانان بسیاری را جذب ورزش باستانی می‌کرد (رحیم طوبایی، از قدیمی‌های محل، به این زورخانه اشاره کرده است). این سنت پهلوانی، همراه با مرام لوطی‌های قدیم تهران، در شکل‌گیری روحیه جوانمردی و همکاری اجتماعی میان اهالی محله نقش داشت.

مراکز فرهنگی و آموزشی عودلاجان نیز از گذشته دارای اهمیت بودند. چندین مدرسه و مکتب‌خانه قدیمی در این محله فعالیت می‌کرد که بعضی همچنان باقی هستند. مدرسه تاریخی میرزا ابوالحسن معمارباشی یکی از آنهاست که در اواخر دوره قاجار ساخته شد و در بحبوحه جنبش مشروطه نیز محل تحصیل طلاب و پناه معترضان بود.

این مدرسه پس از مرمت، هنوز هم به عنوان مرکز علوم دینی فعال است و بنای آن به شماره ۲۳۵۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. آب‌انبارهای عمومی نیز روزگاری جزء جدایی‌ناپذیر زندگی مردم محله بودند که متاسفانه بسیاری از آنها تخریب شده یا کاربری خود را از دست داده‌اند. به طور کلی، عودلاجان با ترکیب جمعیتی متنوع و پایبندی به آیین‌ها، هویت مخصوص به خود را در تهران قدیم شکل داد؛ هویتی که ترکیبی از مذهب، سنت، چندفرهنگی بودن و زندگی شهری اصیل بود و بخشی از آن تا امروز نیز تداوم یافته است.

تحلیل معماری و بافت شهری محله

معماری عودلاجان بازتاب‌دهنده تاریخ طولانی و زندگی سنتی در تهران قدیم است. بافت شهری این محله متراکم و سرشار از کوچه‌های باریک و تو در توست که هر یک روایتی از گذشته در دل خود دارد. این گذرگاه‌های پیچ در پیچ که با طاق‌نماها و ساباط‌های قدیمی مزین شده‌اند، روزگاری محل عبور ساکنان سرشناس و عوام محله بوده و هنوز هم هنگام قدم زدن در آن‌ها می‌توان حال‌وهوای طهران قدیم را احساس کرد.

بافت مسکونی محله متشکل از خانه‌های سنتی به هم فشرده با حیاط‌های مرکزی، تالارهای آینه‌کاری‌شده، ارسی‌های چوبی، شیشه‌های رنگی و بادگیرهای کوتاه است. بیشتر خانه‌های قدیمی عودلاجان دارای بخش بیرونی و اندرونی مجزا، حوضخانه در میانه حیاط و سرداب بوده‌اند که متناسب با اقلیم تهران طراحی شده بود. این خانه‌های پر‌اتاق و وسیع در اصطلاح عامه به “خانه‌های قمر خانم” شهرت داشت که کنایه از خانه‌های بزرگ اعیانی با اتاق‌های بسیار بود.

در عودلاجان بناهای تاریخی متعددی وجود دارد که هر یک نمونه‌ای ارزشمند از معماری دوره‌های گذشته است.

مهم‌ترین آثار و ابنیه تاریخی و معماری این محله عبارت‌اند از:

  • امام‌زاده یحیی: یکی از قدیمی‌ترین زیارتگاه‌های تهران که قدمت بخش اصلی آن به قرن هفتم هجری قمری می‌رسد. این بنا دارای برج آجری هشت‌ضلعی از دوره ایلخانی است که گنبد هرمی ۱۲ ترک آن در دوره قاجار با کاشی‌های هفت‌رنگ تزئین شده است. امام‌زاده یحیی علاوه بر معماری ارزشمند، به خاطر چنار کهنسال ۹۰۰ ساله‌اش نیز شهرت دارد که با قطر حدود ۷ متر در محوطه آن سربرافراشته و در فهرست میراث طبیعی ملی ثبت شده است. این امام‌زاده از گذشته تا کنون مکانی مقدس برای اهالی محله و سایر مردم تهران بوده است.
  • حمام نواب: گرمابه‌ای تاریخی متعلق به اواخر دوره صفوی که در کوچه نواب (بازارچه نواب) واقع است. بانیان این حمام دو خواهر به نام‌های سارا سلطان‌خاتون و سارا هاجر خاتون (دختران شخصی ملقب به نواب( بوده‌اند و به همین دلیل حمام به نام پدرشان نواب شهرت یافته است. حمام نواب با خزینه‌ها و معماری سنتی خود یکی از یادگارهای سبک زندگی قدیم در عودلاجان است. این بنا هرچند در سال ۱۳۸۵ به ثبت ملی رسیده، ولی اکنون وضعیت مناسبی ندارد و امکان بازدید عمومی از داخل آن فراهم نیست. شهرت عامه حمام نواب بیشتر به خاطر آن است که بخشی از فیلم سینمایی قیصر (ساخته مسعود کیمیایی، ۱۳۴۸( در فضای همین حمام فیلم‌برداری شده و نام آن را بر سر زبان‌ها انداخت.
  • خانه و سرای کاظمی: عمارتی قاجاری با تمامی شاخصه‌های یک خانه سنتی اعیان‌نشین، از جمله بیرونی، اندرونی، مطبخ، اصطبل و آب‌انبار. این خانه متعلق به سید احمد خان کاظمی مستوفی (از مقامات دربار ناصری( بوده که در اواخر قاجار ساخته شده است. سرای کاظمی امروز پس از مرمت، با عنوان خانه‌موزه تهران قدیم فعالیت می‌کند و زیرزمین آن به موزه مردم‌شناسی و طبقه بالایش به نگارخانه تبدیل شده است. این خانه نمونه کاملی از معماری مسکونی قاجاری در بافت تاریخی تهران است.
سرای کاظمی
سرای کاظمی. عکاس: احسان رسولی از خبرگزاری تسنیم
  • خانه موزه مدرس: منزل مسکونی آیت‌الله سید حسن مدرس، از رهبران ضد استبداد رضاخانی، که در دوره قاجار بنا شده و مدرس در سال‌های نمایندگی مجلس در آن اقامت داشت. این عمارت که در بن‌بست مدرس خیابان امیرکبیر واقع است، دارای یک حیاط مرکزی بزرگ و دو حیاط خلوت فرعی، به همراه ایوان‌ها و تالارهای سنتی می‌باشد. خانه مدرس پس از مرمت اساسی، اکنون به عنوان موزه شهید مدرس مورد بهره‌برداری قرار گرفته و برای بازدید عموم باز است. این مکان علاوه بر ارزش معماری، از بُعد تاریخی نیز حائز اهمیت است؛ چرا که محل رفت‌وآمد بسیاری رجال مشروطه و پهلوی اول بوده و اسناد و یادگاری‌های مدرس در آن به نمایش درآمده است.
  • عمارت دبیرالملک: خانه تاریخی محمدحسین خان دبیرالملک فراهانی از دولتمردان عهد ناصری که در کوچه دبیرالملک (نزدیک امام‌زاده یحیی) واقع شده است. سبک معماری این بنا قاجاری بوده و شامل تزئینات گچ‌بری و آیینه‌کاری زیبایی است. این خانه پس از مرمت، درهای خود را به روی عموم گشوده و به مکانی فرهنگی-گردشگری تبدیل شده است. عمارت دبیرالملک نمونه دیگری از خانه‌های اعیان‌نشین تهران قدیم است که از ویرانی نجات یافته و امروز کاربری فرهنگی دارد.
  • تیمچه و بازارچه عودلاجان: بخش مهمی از بافت اقتصادی-معماری محله، راسته بازارچه سنتی عودلاجان است که در میانه محله قرار دارد. این بازارچه در گذشته محل کسب و کار کسبه جزء و تامین مایحتاج روزانه اهالی بود. یکی از تیمچه‌های قدیمی آن، تیمچه اکبریان نام دارد که حدود ۲۶۰ سال قدمت داشته و گفته می‌شود نخستین بانک به سبک رهنی و صرافی ایران در دوران قاجار در این محل توسط یک تاجر کلیمی (داوود کلیمی( اداره می‌شده است. تیمچه اکبریان در دوره اخیر مرمت شده و با نام جدید سفره‌خانه سنتی طهرون قدیم به عنوان یک چایخانه و رستوران سنتی مورد استفاده گردشگران است. خود بازارچه عودلاجان نیز با کمک سازمان میراث فرهنگی و شهرداری تهران بازسازی شده و اکنون با حفظ بافت اصلی و طاق‌ها و تویزه‌های قدیمی، به صورت یک بازارچه سنتی احیا شده است. سردر زیبای ورودی بازارچه با کاشی‌کاری‌هایی به سبک قاجاری تزئین شده و در شب‌ها نورپردازی آن جلوه خاصی دارد.

علاوه بر موارد بالا، ده‌ها اثر تاریخی دیگر در کوچه پس‌کوچه‌های عودلاجان نهفته است: از آب‌انبار حاج عبدالله گرفته تا کوچه خدابنده‌لو و کوچه شام بیاتی‌ها که یادآور طوایف و اقوام ساکن قدیم تهران‌اند. مجموع این بناها و بافت سنتی پیرامونشان، نمایی از زندگی اشرافی و مردمی تهران در سده‌های گذشته را به نمایش می‌گذارند.

متأسفانه معماری ارزشمند عودلاجان در دهه‌های اخیر از گزند تخریب و تغییر در امان نبوده است. در دوره پهلوی، اجرای طرح‌های شهرسازی جدید نظیر امتداد خیابان‌های سیروس (مصطفی خمینی کنونی(، چراغ برق (امیرکبیر( و بوذرجمهری (۱۵ خرداد( که همگی اکنون مرزهای محله را تشکیل می‌دهند، باعث شد بخش‌هایی از بافت کهن تهران دچار دگرگونی و گسست شود. هرچند این خیابان‌ها دسترسی به بافت مرکزی را بهبود دادند، ولی عملاً محله تاریخی عودلاجان را از اطراف خود مجزا کرده و مانند جزیره‌ای محصور در میان شریان‌های شهری قرار دادند.

از سوی دیگر، گسترش فضای بازار در نیم قرن اخیر باعث تخریب بسیاری از خانه‌های قدیمی یا تغییر کاربری آن‌ها به انبار و کارگاه شده است. باغ‌های مصفای عودلاجان که روزگاری پُر از درختان میوه و گل بودند، اکنون یا تبدیل به ساختمان شده‌اند یا به ویرانه‌ای بدل گشته‌اند. با این حال، آنچه از میراث معماری محله باقی مانده، همچنان گنجینه‌ای ارزشمند است که حفظ و مرمت آن برای فهم تاریخ شهر تهران اهمیت فراوان دارد.

وضعیت اجتماعی و سیاسی در دوره‌های مختلف

ساختار اجتماعی محله عودلاجان طی تاریخ دستخوش تغییرات عمده‌ای شده است. در دوران قاجار و اوایل پهلوی، این محله به عنوان محله‌ای اعیان‌نشین شناخته می‌شد که محل سکونت خانواده‌های صاحب‌منصب، بازرگانان ثروتمند و علمای سرشناس بود. همجواری عودلاجان با ارگ و ادارات حکومتی سبب شده بود بسیاری از کارگزاران دولت در آن اقامت داشته باشند.

در عین حال، مجاورت با بازار بزرگ تهران نیز باعث حضور کسبه و بازاریان متدین در محله شده بود. این ترکیب منحصربه‌فرد از اشراف‌زادگان و بازاریان متدین، بافت اجتماعی ویژه‌ای پدید آورده بود که در آن پای‌بندی به مذهب و رسوم سنتی وجه مشترک طبقات مختلف بود. چنان‌که گفته شد، تعدد مساجد و برگزاری پرشمار مراسم مذهبی در عودلاجان انعکاسی از همین خصلت اجتماعی بود. زنان و مردان این محله در عین ثروتمندی، به حفظ سنت‌ها و نذورات و برپایی هیئت‌های مذهبی اهتمام داشتند و همین امر پیوند اجتماعی مستحکمی میان اهالی ایجاد می‌کرد.

در کنار مسلمانان، اقلیت‌های مذهبی به ویژه یهودیان نیز جزئی از جامعه عودلاجان بودند و نقش خود را در اقتصاد و زندگی محل ایفا می‌کردند. یهودیان عودلاجان عمدتاً در پیشه‌هایی چون زرگری، پارچه‌فروشی و کسب و کارهای بازار فعال بودند و روابط نسبتا مسالمت‌آمیزی با همسایگان مسلمان خود داشتند. هرچند در مقاطعی فشارهای اجتماعی بر اقلیت‌ها وجود داشت، اما به طور کلی عودلاجان را می‌توان یکی از کانون‌های هم‌زیستی ادیان در تهران قدیم قلمداد کرد. پس از تأسیس رژیم پهلوی و اجرای قوانین یکسان‌سازی لباس و فرهنگ، نشانه‌های هویتی اقلیت‌ها (مثلاً لباس ویژه کلیمیان( در انظار کمتر به چشم می‌خورد، ولی شبکه ارتباطی و محله‌ای آنها تا میانه قرن بیستم همچنان پابرجا بود.

نقش سیاسی محله عودلاجان را می‌توان در چند برهه تاریخی برجسته دید. نخست در جریان نهضت مشروطه که به آن اشاره شد؛ حضور و تجمع معترضان در کوچه‌های این محله و جان‌باختن یک طلبه جوان، عودلاجان را به یکی از کانون‌های شروع اعتراضات بدل کرد. افزون بر آن، تعدادی از رهبران فکری و سیاسی صدر مشروطه ساکن این محل بودند یا در آن رفت‌وآمد داشتند.

به طور مثال، جلسات مخفیانه‌ای که در منزل برخی بازاریان متنفذ برای حمایت از مشروطه تشکیل می‌شد، نشان‌دهنده بطن سیاسی فعال محله است. در دوره پس از استقرار مشروطه نیز نمایندگان مجلس و روحانیون اثرگذاری چون سید حسن مدرس در عودلاجان زندگی می‌کردند. سید حسن مدرس که از منتقدان سرسخت رضاخان بود، در دوران نمایندگی‌اش در مجلس شورای ملی، نشست‌های سیاسی و دیدارهای مردمی متعددی در خانه خود در عودلاجان برگزار می‌کرد. هرچند رضاشاه بعدها مدرس را تبعید و به شهادت رساند، اما منزل و یادگارهای او در این محله باقی ماند و کانون الهام‌بخشی برای مبارزان ضد استبداد شد. بدین ترتیب، عودلاجان در سال‌های پرتلاطم ۱۳۰۰–۱۳۲۰ خورشیدی هم مأمن نیروهای مذهبی مخالف دیکتاتوری بود و هم جایگاه برخی دولتمردان حکومت پهلوی.

در دهه‌های میانی قرن بیستم، تحولات اجتماعی گسترده‌ای در عودلاجان رخ داد. بسیاری از خانواده‌های متمول که نسل‌درنسل در خانه‌های بزرگ محله زندگی کرده بودند، به مناطق جدیدتر و مدرن‌تر شمال شهر کوچ کردند. در مقابل، قشرهای کم‌درآمدتر و مهاجران روستایی به تدریج این خانه‌ها و کوچه‌ها را پر کردند. محله که زمانی سمبل اشرافیت تهران بود، کم‌کم به محله‌ای طبقه متوسط رو به پایین تبدیل شد. البته هنوز هم ریشه‌های خانوادگی برخی اهالی به نسل‌های قدیم بازمی‌گشت و مثلاً کاسبان قدیمی بازارچه یا خادمان امام‌زاده از بازماندگان همان خانواده‌های بومی بودند.

اوضاع سیاسی عودلاجان در این دوران بیشتر تابع تحولات کلان کشور بود. مثلاً در رخدادهای قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و همچنین در جریان انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، بسیاری از بازاریان و روحانیون مرتبط با این محله در تظاهرات و اعتصابات حضور داشتند. نزدیکی مکانی و فرهنگی عودلاجان به بازار، که قلب تپنده اعتراضات انقلابی بود، باعث می‌شد صدای اعتراض و انقلاب در کوچه‌های این محله نیز طنین‌انداز شود. پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، با مهاجرت بخش بزرگی از جامعه یهودیان تهران به خارج یا به محلات شمالی‌تر، ترکیب جمعیتی عودلاجان یک‌دست‌تر (عمدتاً مسلمان شیعه( شد. اما در عین حال مشکلات اقتصادی و آسیب‌های اجتماعی در سال‌های جنگ و پس از آن گریبانگیر محله گردید.

در دهه‌های پایانی قرن گذشته، عودلاجان به عنوان بخشی از منطقه ۱۲ تهران، از نظر اجتماعی با چالش‌هایی مانند فقر شهری، اعتیاد، بافت فرسوده و تراکم جمعیتی مواجه شد. همان‌طور که ذکر شد، شماری از خانه‌های متروکه مأوای کارتن‌خواب‌ها و معتادان شده بود و محیط ناامنی را ایجاد کرده بود. این امر نگرانی ساکنان قدیمی و دلسوزان میراث فرهنگی را برانگیخت.

از منظر سیاسی و مدیریتی، مسئولان شهری در دوره‌های مختلف وعده‌هایی برای ساماندهی این بافت تاریخی و رفع آسیب‌های اجتماعی آن دادند. اما برخی طرح‌های بازسازی در عمل به تخریب بناهای ارزشمند منجر شد یا نیمه‌تمام رها گردید که خود محل انتقاد کارشناسان شد. با این وجود، طی یکی دو دهه اخیر با افزایش آگاهی عمومی درباره اهمیت تهران قدیم، محله عودلاجان دوباره مورد توجه قرار گرفته است. شورای شهر و سازمان میراث فرهنگی به صورت جدی‌تری وارد عمل شده و پروژه‌هایی را برای احیای بافت تاریخی و تقویت امنیت محله به اجرا گذاشته‌اند. نتیجه این اقدامات، بهبود نسبی وضعیت عودلاجان و بازگشت حیات و رونق فرهنگی به آن بوده است، هرچند حل کامل معضلات اجتماعی آن همچنان نیازمند تلاش مستمر است.

وضعیت کنونی محله: بازسازی‌ها، چالش‌ها و جاذبه‌های دیدنی

در سال‌های اخیر نگاه‌ها بار دیگر متوجه محله عودلاجان به عنوان گنجینه‌ای از تاریخ و فرهنگ تهران شده است. این محله اکنون در محدوده شهرداری منطقه ۱۲ تهران قرار دارد و با ثبت بخش‌هایی از آن در فهرست آثار ملی (مصوبه ۱۳۸۴( تحت حفاظت قانونی میراث فرهنگی قرار گرفته است. پس از ثبت ملی بافت عودلاجان، اقداماتی برای مرمت و احیای آن آغاز شد. با مشارکت سازمان میراث فرهنگی، شهرداری تهران و همکاری کسبه محلی، طرح‌هایی برای بازسازی بازارچه و بناهای قدیمی اجرا شده است. اصول کلی این مرمت‌ها بر حفظ شواهد تاریخی-معماری و استحکام‌بخشی بناهای فرسوده استوار بوده است.

برای مثال، در بازسازی بازارچه عودلاجان تلاش شده طاق‌ها، قوس‌ها و حجره‌های سنتی آن با همان شکل قدیم بازآفرینی شوند و مالکیت کنونی دکان‌ها نیز محترم شمرده شود. بسیاری از سردرها و نماهای قدیمی کوچه‌ها که در طی سال‌ها مخدوش شده بود، با نظارت میراث فرهنگی مرمت یا پاکسازی شده و چهره محله رفته‌رفته از حالت مخروبه به یک بافت تاریخی زنده تغییر می‌کند. نصب تابلوهای راهنما برای گردشگران، سنگفرش کردن کوچه‌های اصلی، نورپردازی بناهای شاخص در شب و ایجاد مسیرهای تهران‌گردی تاریخی از جمله اقداماتی است که به رونق امروز عودلاجان کمک کرده است.

با این حال، چالش‌های شهری مهمی نیز در عودلاجان کنونی وجود دارد. یکی از مباحث مناقشه‌برانگیز، طرح توسعه حرم امام‌زاده یحیی است که توسط برخی نهادهای شهری و مذهبی دنبال می‌شود. طبق این طرح قرار است با آزادسازی عرصه‌ای به وسعت حدود ۳٫۸ هکتار در دل بافت تاریخی عودلاجان، صحن و شبستان امام‌زاده گسترش یابد. انتشار این خبر، نگرانی دوستداران میراث فرهنگی را برانگیخت؛ چرا که بر اساس برخی گزارش‌ها ممکن است تا حدود ۱۴۰ پلاک ملک قدیمی (شامل خانه‌های مسکونی و حتی چند مدرسه‌ی تاریخی) در محدوده اجرای طرح تخریب شوند.

هرچند شهرداری منطقه ۱۲ و مدیران شهری تأکید کرده‌اند که هیچ تخریبی بدون مجوز میراث فرهنگی صورت نخواهد گرفت و حفاظت از بناهای ثبت‌شده اولویت دارد، اما تجربه‌های گذشته (مانند طرح‌های نوسازی دهه ۱۳۸۰ در محله سیروس مجاور) موجب بدبینی کارشناسان شده است . فعلاً این طرح در مرحله بررسی است و فعالان میراث فرهنگی از نزدیک آن را دنبال می‌کنند تا بافت ارزشمند عودلاجان فدای توسعه نابجا نشود. تضاد منافع میان ضرورت حفظ هویت تاریخی شهر و فشار برای توسعه فضاهای مذهبی-توریستی، نمونه‌ای از چالش‌های سیاسی-اجتماعی امروز این محله است.

علاوه بر موضوع امام‌زاده، چالش‌هایی نظیر مقابله با بافت فرسوده و ایمنی ساختمان‌ها نیز مطرح است. برخی از خانه‌های قدیمی علی‌رغم ارزش تاریخی، از نظر سازه‌ای ناایمن هستند و نیاز به مقاوم‌سازی دارند. شهرداری اعلام کرده بهبود ایمنی محله را در اولویت قرار داده است. همچنین باید به معیشت و حقوق ساکنان کنونی توجه داشت تا طرح‌های گردشگری منجر به آزار یا جابجایی ناخواسته آنان نشود. موضوع ترافیک و پارکینگ در کوچه‌های تنگ محله نیز با افزایش جذب گردشگر می‌تواند به مشکلی بدل شود که مدیریت شهری در پی چاره‌اندیشی برای آن است (از جمله با ایجاد مسیرهای پیاده‌گردی و محدودیت تردد خودروهای غیرساکن(.

با وجود این چالش‌ها، وضعیت کنونی عودلاجان نسبت به دو دهه قبل بسیار بهبود یافته و چهره‌ی محله زندگی‌بخش‌تر شده است. امروز عودلاجان به یکی از مقاصد تهران‌گردی برای علاقه‌مندان تاریخ و معماری بدل گشته و هر روز بازدیدکنندگانی، اعم از گردشگران داخلی و حتی توریست‌های خارجی، برای دیدن حال‌وهوای تهران قدیم به این محله می‌آیند. شهرداری منطقه ۱۲ تورهای پیاده‌روی در بافت تاریخی برگزار می‌کند که عودلاجان به دلیل تنوع آثارش یکی از بخش‌های جذاب این تورهاست.

کسب‌وکارهای محلی مانند سفره‌خانه‌ها، قهوه‌خانه‌های سنتی و فروشگاه‌های صنایع دستی در بازارچه رونق یافته و به اقتصاد محل کمک کرده است. همچنین ساکنان قدیمی محله از اینکه خانه و کاشانه آباواجدادی‌شان احیا شده و مورد توجه قرار گرفته خرسندند و در معرفی محله به بازدیدکنندگان همکاری می‌کنند.

جاذبه های دیدنی

در حال حاضر جاذبه‌های دیدنی متعددی در محله عودلاجان وجود دارد که برای بازدیدکنندگان جذاب است. برخی از مهم‌ترین دیدنی‌های کنونی عودلاجان عبارت‌اند از:

  • امام‌زاده یحیی و چنار کهنسال: حرم امام‌زاده با معماری تاریخی خود پذیرای زائران است و چنار ۹۰۰ ساله محله که در حیاط آن قرار دارد به عنوان قدیمی‌ترین درخت تهران جلب توجه می‌کند. این مجموعه فضایی روحانی و دل‌نشین دارد و ورود برای عموم آزاد است.
  • خانه‌موزه شهید مدرس: خانه بازسازی‌شده سید حسن مدرس که اکنون به صورت موزه اداره می‌شود. در این موزه علاوه بر تماشای معماری اصیل قاجاری، می‌توان با زندگینامه و مبارزات سیاسی مدرس از طریق عکس‌ها، اسناد و اشیای به‌جا‌مانده آشنا شد. این خانه‌موزه همه‌روزه (به جز ایام تعطیل خاص) برای بازدید عموم باز است و ورودیه اندکی دارد.
  • خانه‌موزه تهران قدیم (سرای کاظمی): این خانه زیبا که شرح آن رفت، اکنون به مکانی فرهنگی تبدیل شده است. در زیرزمین آن موزه کوچکی درباره آداب و رسوم تهران قدیم (مانند پوشش، کسب‌وکارها و زندگی روزمره( برپا شده و اتاق‌های طبقه بالا به گالری و نمایشگاه عکس‌های تهران قدیم اختصاص یافته است. بازدید از سرای کاظمی رایگان است و به‌ویژه در ایام نوروز بسیار مورد توجه گردشگران قرار می‌گیرد.
  • عمارت دبیرالملک: از دیگر خانه‌های تاریخی که پس از مرمت کاربری فرهنگی-توریستی یافته است. درهای این عمارت قاجاری اکنون به روی گردشگران گشوده شده و بازدیدکنندگان می‌توانند از شاه‌نشین آینه‌کاری‌شده و اتاق‌های تو در توی آن دیدن کنند. این خانه گاه میزبان رویدادهای فرهنگی محله نیز هست.
  • بازارچه سنتی عودلاجان: راسته‌بازاری سرپوشیده با مغازه‌های کوچک فرش‌فروشی، عطاری، پارچه‌فروشی و… که حس و حال بازارهای قدیمی را دارد. این بازارچه که تازه‌مرمت شده، مکان مناسبی برای خرید سوغات سنتی و چشیدن طعم خوراکی‌های قدیمی تهران است. یک سفره‌خانه معروف به نام طهرون قدیم نیز در دل تیمچه تاریخی آن قرار دارد که چای و غذای ایرانی در فضایی نوستالژیک ارائه می‌کند.
  • مساجد و اماکن مذهبی قدیمی: مانند مسجد آقاجلال، مسجد صاحب‌الامر و چند سقاخانه و تکیه قدیمی که هنوز هم برخی فعال‌اند. دیدار از این اماکن به ویژه در ایام محرم و رمضان حال‌وهوای معنوی خاصی دارد. هر یک از این مساجد داستان و پیشینه خود را دارد؛ مثلاً مسجد آقاجلال بیش از یک قرن قدمت داشته و پس از مرمت همچنان محل برگزاری نماز جماعت است.
  • کوچه‌ها و بافت تاریخی محله: خود محله عودلاجان با کوچه‌های باریک و دیوارهای کاهگلی و آجری، یک جاذبه زنده است. قدم زدن در کوچه‌هایی چون کوچه خدابنده‌لو، کوچه مرغی (مربوط به محله پامنار) و گذر سنگتراش‌ها، گویی شما را به دل تاریخ می‌برد. بسیاری از گردشگران با دوربین به ثبت این مناظر می‌پردازند و از کشف گوشه‌های پنهان محله لذت می‌برند.
  • دیگر خانه‌ها و یادمان‌ها: از جمله خانه پهلوان رزاز (مربوط به یک قهرمان کشتی سنتی)، کنیسه عزرا یعقوب (قدیمی‌ترین کنیسه محله با قدمت اواخر دوره ناصری)، بقایای آب‌انبار قدیمی سرچال، تکیه‌ها و … که هرچند ممکن است برنامه بازدید منظم نداشته باشند، اما با هماهنگی راهنمایان محلی یا تورها می‌توان نگاهی به آنها انداخت.

در پایان باید گفت محله عودلاجان امروز آیینه تمام‌نمایی از تهرانِ دیروز و امروز است. کوچه‌های تاریخی و بناهای قدیمی آن یادآور شکوه و اصالت پایتخت در روزگار گذشته‌اند و جنب‌وجوش زندگی جاری در آن نشان از تداوم حیات در دل یک بافت کهن شهری دارد. تلاش‌های انجام‌شده برای احیای عودلاجان اگرچه آن را تا حدود زیادی از وضعیت رو به زوال سابق نجات داده، اما حفاظت از این گنجینه ۴۰۰ ساله نیازمند توجه مستمر است.

با برنامه‌ریزی دقيق و مشارکت مردم و مسئولان، می‌توان امیدوار بود که عودلاجان به نمونه موفقی از بازآفرینی بافت تاریخی در ایران تبدیل شود؛ محله‌ای که همزمان اصالت تاریخی خود را حفظ کرده و با زندگی مدرن شهری آمیخته است.

منابع

  1. خبرگزاری ایسنا
  2. روزنامه همشهری

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *