تاریخچه شکلگیری محله نازی آباد
محلهٔ نازی آباد یکی از مناطق قدیمی جنوب تهران است که پیشینهای بیش از ۲۰۰ سال دارد. در گذشتههای دور، این ناحیه روستایی کوچک به نام «نازآباد» بود که خارج از حصار تهران و در منطقهٔ موسوم به بلوک غار (فاصله بین شهر تهران و شهر ری) قرار داشت.
براساس اسناد تاریخی، نام نازآباد حتی در دورهٔ صفویه نیز ذکر شدهاست؛ از جمله در وقفنامهٔ مسجد حکیم (مربوط به دوره صفوی) که از «نازآباد» به عنوان بخشی از املاک وقفی یاد شدهاست. همچنین در نقشهای که عبدالرزاق بغایری در سال ۱۲۸۹ هجری شمسی (اوایل دوره احمدشاه قاجار) از تهران و پیرامونش ترسیم کرده، روستای نازآباد در محدودهٔ محل کنونی نازی آباد مشخص است. در آن زمان این روستا حدود ۳۰ خانوار جمعیت داشت و اهالی آن به کشاورزی اشتغال داشتند.
در دورهٔ قاجار، اراضی نازآباد جزو املاک خالصه (متعلق به شاه) بود که بعدها توسط ناصرالدینشاه به یکی از همسران محبوبش امینهاقدس ملقب به نازخاتون پیشکش شد. ناصرالدینشاه در این اراضی قصری برای نازخاتون بنا کرد که پس از مدتی تبدیل به باغ بزرگی به نام باغ نازخاتون شد. این باغ و ملک در اواخر دوره قاجار بین وارثان تقسیم و فروخته شد و با توسعه تهران در دهه ۱۳۳۰ خورشیدی به کلی از میان رفت. گفته میشود تا زمان حکومت احمدشاه قاجار، همچنان به این محدوده نازآباد میگفتند و تغییر نام به «نازیآباد» بعدها رخ داده است.
یکی از روایات درباره علت نامگذاری «نازی آباد» به حضور مهندسان آلمانی (لقباً نازیها) در این منطقه بازمیگردد. در دهه ۱۳۲۰ خورشیدی (همزمان با جنگ جهانی دوم)، گروهی از آلمانیها که در ایرانِ دوره رضاشاه برای پروژههای صنعتی و عمرانی فعالیت میکردند، در نزدیکی ایستگاه راهآهن تهران و حوالی نازآباد سکونت داشتند. آنها ساختمانهایی برای خود بنا کردند که به «چهارصد دستگاه» معروف شد (این چهارصد دستگاه واقع در میان نازیآباد و یاخچیآباد بود).
از آنجا که ایرانیان آن زمان تمام آلمانیها را به واسطه حزب نازی، «نازی» مینامیدند ، حضور این مهندسان آلمانی در شکلگیری محله باعث شد مردم به آن منطقه لقب نازیآباد بدهند. روایت معتبر دیگر این است که نام محله در اصل همان نازآباد قدیمی بوده و بعدها برای یادبود نازخاتون (مالک پیشین زمینها) تلفظ آن به «نازیآباد» تغییر یافته است. حتی روایتی غیررسمی ذکر میکند که شاید نام نازیآباد از پرندهای کوچک و پرجنبوجوش به نام «نازی» گرفته شده باشد که زمانی در باغهای آن منطقه میزیسته است. در هر صورت، منابع تاریخی نشان میدهد این محله از بدو شکلگیری در اواسط قرن چهاردهم خورشیدی تاکنون «نازیآباد» نامیده شده است.
در دهههای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ خورشیدی، توسعهٔ شهری تهران به سوی جنوب باعث ادغام این محدوده در پایتخت شد. در سال ۱۳۳۴ خورشیدی با گسترش محدوده شهر، محله نازخاتون (نازآباد سابق) رسماً به تهران پیوست و نام آن به شکل امروزی «نازیآباد» ثبت شد. محمدعلی فروغی (نخستوزیر وقت در سال ۱۳۲۰) برنامهای را آغاز کرد تا در اراضی نازیآباد هزار واحد مسکونی ارزانقیمت برای اقشار کمدرآمد احداث شود.
این پروژه که ساخت آن به شرکت بیمه ایران سپرده شد، بخشی از سیاست اسکان کارگران صنایع اطراف (کارخانه بلورسازی شیشه، سیلوهای غله، راهآهن و سایر کارخانجات جنوب تهران) بود. دلیل انتخاب نازیآباد برای این طرح، نزدیکی آن به مراکز صنعتی و کارخانهها و امکان سکونت کارگران در مجاورت محل کارشان عنوان شده است هر متر مربع از زمینهای تفکیکشده این منطقه در آن زمان تنها ۴ تومان به متقاضیان فروخته شد که نشاندهندهٔ ارزانقیمت بودن پروژه برای قشر کارگر بود.
ساختوساز گسترده محله نازیآباد از حوالی سال ۱۳۳۵ خورشیدی آغاز شد و این منطقه براساس نقشهای مدرن با خیابانهای عریض، میدانها و قطعات تفکیکی منظم شکل گرفت علیاکبر معینفر – مهندس عمران و بعدها نخستین وزیر نفت ایران پس از انقلاب – یکی از افراد موثر در روند شکلگیری مدرن نازیآباد بود.
او در اواخر دهه ۱۳۲۰ و اوایل دهه ۱۳۳۰ به عنوان «قائممقام شهردار در امور نازیآباد» اختیار کامل یافت تا این محله را با اصول علمی شهرسازی احداث کند. به همت معینفر، انواع فضاهای رفاهی، بهداشتی، تفریحی، مذهبی، آموزشی و تجاری و نیز فضای سبز به شکلی برنامهریزیشده تعبیه شد که برای آن دوران کاملاً نوآورانه محسوب میشد. نتیجهٔ این شهرکسازی منظم آن بود که نازیآباد به یکی از معدود محلات جنوب تهران با بافت شهری مهندسیشده و معماری مدرن بدل گردید (به عنوان نمونه وجود بیش از ۷۰ میدان و فلکه در محله که در میان بافتهای سنتی جنوب تهران بیسابقه بود) . اولین ساختمانهای بلندمرتبهٔ تهران نیز ظاهراً توسط مهندسان آلمانی در حوالی نازیآباد ساخته شد که در زمان خود پیشرفتی چشمگیر به حساب میآمد.
در سالهای پس از شکلگیری اولیه، این محله رشد جمعیتی سریعی یافت و دولت برای اسکان روستاییان مهاجر و خانوادههای کمدرآمد از این محله بهره گرفت. پس از زلزلهٔ بویینزهرا در سال ۱۳۴۱، حدود ۹۰۰ واحد مسکونی اضطراری در بخشی از نازیآباد برای اسکان زلزلهزدگان ساخته شد. این بخش به دلیل تعداد زیاد خانهها، به هزاردستگاه معروف شد.
هرچند ساخت شتابزده این خانهها باعث کیفیت پایینشان گردید و بعدها بسیاری از آنها تخریب یا به افراد دیگری واگذار شدند) طبق روایات محلی، در سالهای آخر حکومت پهلوی برخی منازل هزاردستگاه را به نیروهای گارد سلطنتی داده بودند. با این وجود، محله نازیآباد در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ خورشیدی به عنوان یک منطقه کاملاً مسکونی و طبقاتی متوسط و کارگری تثبیت شد.
تحولات پس از انقلاب اسلامی نیز تاثیراتی بر بافت این محله داشت. در دهه ۱۳۶۰ خورشیدی، کشتارگاه بزرگ تهران که در مجاورت شمالغربی نازیآباد قرار داشت تعطیل گردید. بعدها در محل کشتارگاه و زمینهای پیرامون آن پروژههای شهری مهمی شکل گرفت که چهرهٔ محله را بهبود داد.
از جمله در اوایل دهه ۱۳۷۰، فرهنگسرای بهمن به عنوان نخستین فرهنگسرای شهر تهران در این محله افتتاح شد. فرهنگسرای بهمن (واقع در محل سابق کشتارگاه) یک مجموعه عظیم فرهنگی و هنری است که سال ۱۳۷۰ آغاز به کار کرد.
وجود این مرکز فرهنگی نقش چشمگیری در ارتقای سطح فرهنگی و اجتماعی جنوب تهران ایفا نمود و فاصلهٔ طبقاتی فرهنگی میان شمال و جنوب شهر را تا حدی کاهش داد. همچنین پارکها و فضاهای سبز جدیدی در دوره شهرداری غلامحسین کرباسچی در این منطقه ایجاد شد که کیفیت زندگی شهری در این منطقه را بالاتر برد. دو بازار سنتی به نامهای بازار اول (در خیابان اکبر مشهدی) و بازار دوم (در خیابان مدائن) نیز در گذر زمان به مراکز تجاری پررونق محله بدل شدند.
ویژگیهای اجتماعی، فرهنگی و هویتی محله
از ابتدای سکونت سازمانیافته در نازیآباد (دهه ۱۳۳۰)، بافت جمعیتی این محله عمدتاً ترکیبی از کارمندان دولت، کارگران صنایع و پیشهوران شهری بود. بسیاری از ساکنان اولیه از مهاجران شهرستانی بودند که برای اشتغال در کارخانهها و ادارات تهران به این منطقه نقل مکان کرده بودند.
ایجاد خانههای ارزانقیمت موجب شد خانوارهای کمدرآمد و طبقه کارگر در نازیآباد تجمع یابند و محله از آغاز چهرهای مردمی و زحمتکش به خود بگیرد. با گذشت زمان، فرزندان همین خانوادهها بالیدند و هویت اجتماعی محله را شکل دادند. نازیآباد به داشتن جامعهای با روابط همسایگی نزدیک و صمیمی مشهور است و بسیاری از ساکنان قدیمی آن، چند نسل در این محله زندگی کردهاند. همچنین حضور خانوادههای ایثارگران و شهدا (که در بخش بعد اشاره خواهد شد) به بافتی ارزشی و مذهبی در جامعه محلی انجامیده است.
از نظر فرهنگی، این منطقه یکی از محلات فعال جنوب تهران به شمار میرود. فرهنگسرای بهمن به عنوان مهمترین مرکز فرهنگی منطقه ۱۶ تهران، میزبان برنامههای هنری، آموزشی و تفریحی متعددی برای اهالی است. این فرهنگسرا که شامل کتابخانه، سالنهای نمایش، نگارخانه و حتی تنها سینمای منطقه (سینما تراس چاپلین) است، پایگاه مهمی برای رشد فرهنگی جوانان محله بوده است. علاوه بر آن، نازیآباد در عرصه ورزش و تفریحات نیز هویت مشخصی دارد.
این محله خاستگاه و پرورشدهنده استعدادهای ورزشی فراوانی بوده (بهویژه در فوتبال و فوتسال) و دو ورزشگاه معروف تهران یعنی ورزشگاه مرغوبکار و مجموعه تربیتبدنی شهر تهران را در خود جای داده است. ورزشگاه مرغوبکار که متعلق به آکادمی باشگاه استقلال است، سالها محل تمرین تیمهای فوتبال پایه بوده و شور و شوق ورزشی در میان نوجوانان نازیآباد را تقویت کرده است.
از دیگر وجوه هویتی این منطقه میتوان به بازارها و فضاهای تجاری پویای آن اشاره کرد. بازار اول و بازار دوم نازیآباد از دهه ۱۳۴۰ تاکنون محل خرید و فروش پررونق کالاهای مختلف بهخصوص پوشاک بوده و مشتریانی از سراسر تهران را به خود جذب میکند.
در ماههای منتهی به نوروز آنچنان ازدحام خریداران در خیابانهای اصلی محله زیاد میشود که عبور و مرور خودرو و عابران به سختی امکانپذیر است. این بازارها بخشی از هویت تجاری و زندگی روزمره محله را میسازند و باعث شده نام نازیآباد بهعنوان مرکزی برای کالاهای نسبتاً ارزان و متنوع در تهران شناخته شود. در گذشته، حضور دستفروشان و دکههای اغذیهفروشی (مثلاً جگرکیهای معروف نازیآباد) نیز یکی از جلوههای فرهنگی محله بود که هر چند در دهه ۱۳۷۰ به دستور شهرداری ساماندهی و جمعآوری شدند ، اما خاطره آنها هنوز در ذهن قدیمیترها باقیست.
از لحاظ بافت اجتماعی، نازیآباد همواره ترکیبی از پایبندیهای سنتی و گرایش به مدرنیته را در کنار هم داشته است. حضور پررنگ مساجد و تکایا در محله (مانند مسجد الرسول (ص) که بر ویرانههای قدیمی بازار دوم ساخته شد نشانگر دیانت و همبستگی مذهبی ساکنان است. مراسم مذهبی (مانند دستههای عزاداری محرم) در نازیآباد با شور خاصی برگزار میشود و سابقه دارد که حتی مردمی از شهر قم نیز برای برپایی روضه و تکایا به این محله میآمدند.
در عین حال، نسل جوان نازیآباد از امکانات فرهنگی و ورزشی جدید بهرهمند شده و در فعالیتهای مدرن شهری حضور دارد. این پیوند سنت و مدرنیته به هویت منحصربهفرد محله انجامیده است: از یک سو مردم به پیشینه و ریشههای خود افتخار میکنند و از سوی دیگر در جریان تحولات نوین شهر تهران مشارکت دارند.
از نظر ترکیب جمعیتی، اکثر ساکنان نازیآباد را خانوادههای فارسیزبان تشکیل میدهند که ریشه در نقاط مختلف ایران دارند. طی دهههای اخیر، برخی مهاجران خارجی (مانند مهاجران افغان) نیز به مانند بسیاری مناطق تهران به این محله وارد شدهاند، هرچند بافت کلی جمعیت همچنان متشکل از طبقه متوسط شهری بومی است. نرخ رشد جمعیت در نازیآباد به دلیل اشباع سکونت و کمبود اراضی خالی، نسبت به گذشته کاهش یافته و بسیاری از فرزندان خانوادههای قدیمی برای سکونت به محلات جدیدتر کوچ کردهاند.
با این حال، پیوندهای عاطفی با محله هنوز قوی است و بسیاری از کسانی که از نازیآباد رفتهاند نیز خود را «نازیآبادی» میدانند. به طور خلاصه، این منطقه به عنوان یک محله کارگرنشین سابق که اکنون هویت شهری بالغی یافته، جلوهای از زندگی مردم جنوب تهران را با تمام ارزشهای فرهنگی و اجتماعی آن به نمایش میگذارد.
جنبههای سیاسی و تاریخی معاصر
محلهٔ نازیآباد با وجود بافت نسبتاً کوچک خود، نقش قابل توجهی در برخی تحولات اجتماعی و سیاسی معاصر ایران ایفا کرده است. در جریان انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، نازیآباد یکی از کانونهای فعالیت انقلابیون در جنوب تهران بود. جوانان زیادی از این محله در تظاهرات و حرکتهای اعتراضی علیه رژیم پهلوی شرکت داشتند و روحانیون مبارزی نیز در میان مردم محله به روشنگری میپرداختند.
از جمله حجتالاسلام محمدباقر دشتیانه در نازیآباد سخنرانیهای افشاگرانه علیه رژیم شاه انجام میداد که ترور نافرجام او توسط عوامل ساواک نیز در همین محله رخ داد (وی جان بدر برد و به مبارزه ادامه داد). همچنین مرحوم احمد کافی – خطیب مشهور آن دوران – بارها در نازیآباد به منبر رفت و جوانان بسیاری را علیه حکومت گذشته تهییج کرد. در یکی از حوادث تکاندهنده اواخر انقلاب، نوجوانی ۸ ساله به نام منوچهر شجاعی از اهالی نازیآباد در ۱۶ آبان ۱۳۵۷ به ضرب گلوله مزدوران حکومت پهلوی به شهادت رسید و به عنوان کوچکترین شهید انقلاب شناخته شد.
در طول جنگ ایران و عراق (دفاع مقدس) نیز اهالی نازیآباد حضوری چشمگیر داشتند. خانوادههای بسیاری از این محله فرزندان خود را راهی جبهههای نبرد کردند و تعداد قابل توجهی شهید، جانباز و ایثارگر تقدیم انقلاب و میهن نمودند.
به طور نمونه، سرتیپ شهید حسن آبشناسان – فرمانده نیروی زمینی ارتش در سالهای جنگ – از فرزندان نازیآباد بود. همچنین سردار حسن شاطری (معروف به مهندس حسام خوشنویس) که پس از جنگ مسئولیت بازسازی جنوب لبنان را بر عهده داشت و در سال ۱۳۹۱ توسط رژیم صهیونیستی ترور شد، فرمانده بسیج محله نازیآباد (حوزه شهید صنیعخانی) بود.
حضور خانوادههای معظم شهدا مانند خانواده صنیعخانی در این محله، گواهی بر نقش نازیآباد در دفاع از کشور است. تکریم یاد شهدا و برگزاری یادوارههای سالانه، بخشی از سنتهای جامعه محلی شده و فضای محله را با ارزشهای انقلابی و میهندوستی پیوند داده است.
در بُعد تشکلهای مردمی و مذهبی نیز نازیآباد سهم خود را داشته است. پس از انقلاب، بسیج محله نازیآباد یکی از پایگاههای فعال جنوب تهران بود که در برقراری امنیت محله و سازماندهی نیروهای مردمی نقش داشت. مداحان و وعاظ مشهوری نیز از این خاک برخاستهاند؛ منصور ارضی یکی از معروفترین مداحان معاصر، زاده نازیآباد است و برادران طاهری نیز که از ذاکران اهلبیت به شمار میروند، در این محله رشد کردهاند. بدین ترتیب، نازیآباد نه تنها در صحنه نبرد و انقلاب، بلکه در حفظ و اشاعه فرهنگ دینی و انقلابی پس از آن نیز یکی از محلات تاثیرگذار تهران محسوب میشود. به تعبیری، این محله کوچک اما زنده، «یکی از مؤثرترین محلهها در حوادث تاریخی» معاصر بوده است.
چهرههای سرشناس و افتخارات محله نازیآباد
محله نازیآباد به واسطه پیشینه خود، چهرههای نامداری در زمینههای گوناگون پرورش داده است که هر یک به نحوی مایه افتخار اهالی به شمار میآیند:
ورزشکاران
نازیآباد را میتوان یکی از خاستگاههای ستارگان فوتبال ایران دانست. بازیکنان مشهور دهههای اخیر چون حمید استیلی (گلزن تیم ملی در جام جهانی ۱۹۹۸) ، امیر قلعهنویی (کاپیتان سابق استقلال و سرمربی کنونی تیم ملی) ، فرشاد پیوس (مهاجم نامدار پرسپولیس) ، مهدی و مرتضی فنونیزاده (بازیکنان سابق تیم ملی)، ابراهیم آشتیانی (ملیپوش و مربی فوتبال) و فرشته کریمی (ستاره فوتسال بانوان آسیا) همگی در این منطقه رشد کرده و فوتبال را از کوچههای همین محله آغاز کردند.
حضور این تعداد بازیکن سطحبالا از یک محله، نشاندهنده علاقه و استعداد ورزشی ویژه در نازیآباد است. همچنین شادی پریدر استادبزرگ شطرنج و قهرمان شطرنج زنان ایران اهل این محله است که نشان میدهد ورزش در این محله منحصر به فوتبال نبوده و در سایر رشتهها نیز استعدادهایی ظهور کردهاند.
هنرمندان و چهرههای فرهنگی:
محله نازیآباد در عرصه هنر و فرهنگ نیز نامآورانی دارد. اکبر عبدی کمدین و بازیگر سینما و تلویزیون که محبوبیت ملی دارد، متولد و بزرگشده این منطقه است. ساعد باقری شاعر معاصر و مجری باسابقه صداوسیما از دیگر فرزندان این محله به شمار میرود. همچنین یوسف صیادی بازیگر طنز سینما و تلویزیون را باید نام برد. در حوزه ادب و پژوهش، افرادی چون علیرضا زمانی (تهرانپژوه که تحقیقات ارزشمندی درباره محلات تهران از جمله نازیآباد انجام داده است) را نیز میتوان مرتبط با این محله دانست. این چهرهها هر یک بخشی از هویت فرهنگی نازیآباد را نمایندگی میکنند و موفقیتشان موجب مباهات اهالی است.
سیاستمداران و مدیران:
نازیآباد به لحاظ پرورش نیروهای سیاسی و مدیریتی کشور نیز کارنامه قابل توجهی دارد. علیاکبر معینفر که پیشتر درباره نقشش در بنیانگذاری محله گفته شد، پس از انقلاب ۱۳۵۷ به وزارت رسید و اولین وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران شد. او نمونهای از ترکیب هویت محلی با نقش ملّی است. در سالهای پس از انقلاب، شماری از نمایندگان مجلس و مدیران شهری نیز از اهالی نازیآباد بودهاند که از آن میان میتوان علیرضا توکلشعار (فعال سیاسی) را نام برد. حضور این افراد در سطوح مختلف حکمرانی، نشاندهنده ظرفیت بالای اجتماعی این محله در پرورش نخبگان سیاسی است.
مبارزان و چهرههای مذهبی:
همانگونه که پیشتر اشاره شد، شخصیتهای مذهبی و انقلابی متعددی با نازیآباد در ارتباط بودهاند. شهید حسن آبشناسان (فرمانده ارتش در جنگ و شهید حسن شاطری (مسئول بازسازی لبنان) از جمله افتخارآفرینان ملی این محلهاند. منصور ارضی مداح سرشناس و برادران طاهری در زمره مداحان معروف، از دل این محله برخاسته و در عرصه وعظ و مدیحهسرایی کشور تأثیرگذار بودهاند. همچنین یادگاران دفاع مقدس همچون خانوادههای معظم شهدا (صیادشیرازی، صنیعخانی و …) سالها است در این محله سکونت دارند و مورد احترام مردماند این چهرهها چه در سنگر نبرد و چه در تریبون دین، به نام نازیآباد اعتبار بخشیدهاند.
به طور کلی، لیست مفاخر نازیآباد بسیار بلنداست و در هر خانه شاید بتوان قصهای از یک قهرمان ورزشی، یک هنرمند محبوب یا یک رزمنده سرافراز شنید. این امر نشان میدهد که این محله علیرغم محصور بودن در جغرافیایی کوچک، سهمی ارزنده در سرمایه انسانی و اجتماعی شهر تهران داشته و دارد.
وضعیت فعلی محله؛ فضای شهری و چالشها
محلهٔ نازیآباد امروزه بخشی از منطقهٔ ۱۶ شهرداری تهران است و حدوداً در میانه جنوب شهر واقع شده است. از شمال به محلات راهآهن و جوادیه، از شرق به خزانه (بخشی از منطقه ۱۶) و پارک ولایت، از غرب به خانیآباد نو و از جنوب به یاخچیآباد و چهارصد دستگاه محدود میشود.
این محله به لحاظ فضای شهری یکی از نمونههای جالب تلفیق معماری مدرن دهه ۱۳۳۰ با بافت متراکم شهری امروز است. خیابانبندی منظم و وجود میدانهای متعدد در نازیآباد (میراث طرح اولیه محله) همچنان ساختار اصلی آن را تشکیل میدهد. معابر اصلی مانند خیابان مدائن، خیابان اکبر مشهدی (پارس سابق) و خیابان بهمنیار به عنوان شریانهای تجاری و ارتباطی محله عمل میکنند.
بسیاری از ساختمانهای مسکونی نازیآباد هنوز همان خانههای ساختهشده در میانه قرن گذشتهاند؛ خانههای یکیادو طبقه با حیاطهای کوچک که یادآور تهران قدیم هستند. البته در دو دهه اخیر، روند نوسازی شهری به این محله نیز رسیده و ساختمانهای آپارتمانی چندطبقه جایگزین برخی خانههای کلنگی شدهاند. با این حال، بافت معماری نازیآباد در مقایسه با محلات شمال شهر فرسودهتر و نیازمند توجه بیشتر است. طرحهایی برای بهسازی بافت فرسوده در بخشهایی مانند هزاردستگاه مطرح شده تا استحکام بناها و سیماي شهری بهبود یابد.
از نظر امکانات محلی، وضعیتی نسبتاً مطلوب دارد. وجود فرهنگسرای بهمن بهعنوان قطب فرهنگی، کتابخانهها، سالنهای ورزشی متعدد (علاوه بر ورزشگاه مرغوبکار، چند سالن ورزشی و زمین چمن محلی نیز فعالیت میکنند) و بوستانهایی همچون پارک بهمن، پارک ولایت (در حاشیه شرقی) و بوستانهای کوچکتر محله، فضایی پویا برای ساکنان فراهم کرده است.
مراکز درمانی از جمله درمانگاهها و بیمارستانهای در دسترس در حوالی (مانند بیمارستان امیرالمومنین در خزانه) نیازهای بهداشتی اهالی را پوشش میدهند. مدارس و مراکز آموزشی متعددی در مقاطع گوناگون در محله و اطراف آن وجود دارد که موجب شده نازیآباد از لحاظ آموزشی خودکفا باشد.
همچنین بازارها، مراکز خرید محلی، شعب بانکها و سایر خدمات شهری در دسترس مردم قرار دارد. حملونقل عمومی نیز وضعیت مناسبی دارد؛ اگرچه خود نازیآباد ایستگاه مترو ندارد، ولی نزدیکی آن به ایستگاههای متروی خط ۱ (علیآباد و شهرری) و نیز خطوط اتوبوسرانی و تاکسیرانی متعدد، رفتوآمد به مرکز شهر و نقاط دیگر را آسان کرده است بزرگراههای بعثت، نواب، تندگویان و آزادگان که پیرامون محله کشیده شدهاند، دسترسی سواره به این منطقه را تسهیل میکنند.
در کنار نقاط قوت، نازیآباد با چالشهایی نیز روبرو است. یکی از معضلات کنونی، ترافیک و ازدحام در بخشهای تجاری محله است. در ساعات اوج خرید یا روزهای پایانی سال، خیابانهای بازار اول و دوم بسیار شلوغ میشود و کمبود پارکینگ و عرض محدود برخی معابر، مشکلات عبور و مرور را تشدید میکند. شهرداری در سالهای اخیر با اجرای طرحهایی نظیر یکطرفهکردن برخی خیابانها و ایجاد پارکینگ طبقاتی سعی در روانسازی ترافیک این محدوده داشته است. مشکل دیگر، فرسودگی بافت مسکونی در برخی کوچهها است؛ ساختمانهایی که بیش از ۶۰ سال قدمت دارند و در برابر حوادثی چون زلزله آسیبپذیرند.
طرح نوسازی هزاردستگاه و سایر بافتهای فرسوده اگرچه مطرح شده اما هزینههای آن برای مالکان و ساکنان قدیمی بالاست و نیازمند حمایتهای دولتی است. از لحاظ سرانههای شهری نیز تراکم جمعیت باعث شده سرانه فضای سبز و فضاهای تفریحی برای هر نفر چندان بالا نباشد، هرچند با وجود بوستان ولایت در همسایگی و چند پارک درونی، تا حدی این کمبود جبران شده است.
یکی دیگر از چالشها، مسائل اجتماعی و اقتصادی مشابه دیگر محلات جنوب شهر است. نرخ بیکاری در نازیآباد اندکی بالاتر از میانگین تهران است و برخی جوانان با مشکل اشتغال مواجهاند. افزایش هزینههای زندگی در تهران، فشار اقتصادی بر خانوارهای محله – که عمدتاً قشر متوسط رو به پایین هستند – وارد کرده است. با این حال، پیوندهای اجتماعی قوی در محله نوعی شبکه حمایتی ایجاد کرده و حس همبستگی بین اهالی موجب شده تا حدودی از شدت آسیبهای اجتماعی کاسته شود.
معضل آلودگی هوا نیز به دلیل مجاورت با بزرگراهها و تردد خودروهای سنگین به سمت پایانه جنوب و راهآهن، در نازیآباد محسوس است. توسعه حملونقل عمومی پاک و کاشت درختان بیشتر در حاشیه معابر از مطالبات مردم برای بهبود محیط زیست محله است.
در مجموع، محله نازیآباد تهران پس از گذشت حدود هفت دهه از شکلگیری رسمی، همچنان پویا و زنده است. ترکیب دلنشین اصالت تاریخی و زندگی مدرن شهری را میتوان در کوچهها و خیابانهایش مشاهده کرد.
کودکان در همان پارکها و زمینهایی بازی میکنند که پدرانشان سالها پیش بازی میکردند؛ مغازهداران بازار دوم هنوز هم مشتریان قدیمی را به نام میشناسند؛ و غروبها پیرمردان محله جلوی در خانههای خود مینشینند و از خاطرات تهران قدیم و روزگار آبادانی نازیآباد سخن میگویند.
نازیآباد با همه فراز و نشیبهایش، بخشی گرانبها از تاریخ اجتماعی تهران را در دل خود جای داده و امروز نیز به عنوان محلهای با هویت قوی، مشارکتجوی و روبهپیشرفت در پایتخت ایران میدرخشد.
منابع و مآخذ
«چند روایت از محله ۲۰۰ ساله؛ نازآباد یا نازیآباد؟»، وبسایت فرارو
آرشیو روزنامه اطلاعات و کیهان (سالهای ۱۳۵۶–۱۳۵۷)؛ گفتوگوهای شفاهی با سالمندان محله (نقل در منابع همشهری محله).