میدان توپخانه – که امروزه به نام میدان امام خمینی شناخته میشود – یکی از تاریخیترین و مهمترین میدانهای شهر تهران است. این میدان از دوره قاجار کانون تحولات شهری، نظامی و سیاسی پایتخت بوده و در پیرامون خود بناهای اداری و دولتی شاخصی را جای داده است.
در این مقاله به بررسی تاریخچه کامل میدان توپخانه از زمان شکلگیری آن در عصر قاجار تا امروز میپردازیم و نقشها و دگرگونیهای سیاسی، اجتماعی و معماری آن را در دورههای مختلف (قاجار، پهلوی و پس از انقلاب اسلامی) مرور می کنیم.
همچنین ساختمانهای مهم اطراف میدان – مانند ساختمان وزارت دارایی، اداره پست، بانک ملی ایران، تلگرافخانه، خیابان سپه (امام خمینی کنونی)، میدان مشق و … – معرفی شده و سبک معماری و نقش آنها در تحولات فرهنگی و اداری ایران بررسی میگردد. در پایان، وضعیت کنونی میدان، پروژههای بازسازی و چالشهای حفاظت از میراث معماری این بافت تاریخی تشریح میشود.
تاریخچه میدان توپخانه از قاجار تا امروز
میدان توپخانه در میانه سلطنت ناصرالدینشاه قاجار شکل گرفت و نخستین میدان مدرن تهران بهشمار میآید. بنابر برخی منابع، طرح اولیه این میدان در زمان صدارت امیرکبیر ریخته شد و ساخت آن در سال ۱۸۶۷ میلادی (۱۲۴۶ شمسی) به دستور وی آغاز گردید.
هدف از ایجاد چنین میدانی، استقرار توپها و قشون نظامی در قلب شهر و نمایش قدرت حکومت بود. نام توپخانه نیز به معنای «محل توپها (سلاح توپ)» نشاندهنده کارکرد اولیه آن به عنوان میدان نظامی و مقر توپچیان است.
بهگفته تحلیلگران شهری، ماهیت این میدان یادآور اقدامات شهری امثال بارون هاوسمان در پاریس است که با ایجاد معابر عریض و فضاهای باز، کنترل شهر و جلوگیری از قیامهای مردمی را برای حکومت آسانتر میساخت. در واقع، طراحی میدان توپخانه از ابتدا با نگاهی سیاسی-امنیتی همراه بود و نشانهای از قدرت حاکمه بهشمار میرفت.

نخستین شکل میدان توپخانه یک مربع یا مستطیل بزرگ با محصورشدن توسط ساختمانهای دوطبقه طاقدار بود. در طبقه همکف بناهای اطراف، زاغههای توپ و تسلیحات و در طبقه بالا دفاتر و سربازخانههای مربوط به توپخانه قرار داشت.
از این میدان، شش خیابان عمده و پهن به سمت بخشهای مختلف شهر منشعب میشد که در مبادی ورودیشان دروازههایی با تزیین کاشی وجود داشت. خیابانهایی نظیر چراغبرق (امیرکبیر فعلی) در جنوبشرق، ناصریه (ناصرخسرو) در شمالشرق، باب همایون در جنوبغرب، سپه در غرب (امام خمینی فعلی)، فردوسی در شمال، و لالهزار در شمالغرب به این میدان متصل میشدند.
در مرکز میدان نیز ابتدا یک حوض آب و باغچههایی وجود داشت که کانون میدان را به صورت سنتی شکل میداد؛ اما این الگوی سنتی بعدها با نصب مجسمه در وسط میدان تغییر کرد.
میدان توپخانه از همان آغاز محلی برای رژههای نظامی، جشنها و تجمعات رسمی بود. گزارشهای سیاحان خارجی اواخر قرن ۱۹ میلادی، این میدان را مرکز تپش زندگی نوین تهران میدانند. به عنوان نمونه، آبراهام جکسون (Abraham Jackson) جهانگرد آمریکایی در توصیف ترکیب میدان مینویسد: در قلب تهران جدید میدانی به سبک اروپایی شکل گرفته که اطرافش بناهایی چون بانک شاهی ایران (Imperial Bank of Persia) با معماری باشکوه ایرانی-اروپایی، یک دروازه قوسی به باغی (میدان مشق) برای ورزش و تفریح افسران خارجی، و خیابانهای عریض سفارتخانهها و اعیان ساخته شده است.
همچنین محوش عالمی (معمار و شهرساز) در سال ۱۹۸5 مینویسد که میدان توپخانه به مثابه نمایشگاه دستاوردهای جدید دولت بود؛ چنانکه نوآوریهای نظامی با حضور توپها و زمینهای مشق نظامی، فناوری مدرن با نصب چراغ گاز، تأسیس خطوط تلگراف و حتی راهاندازی تراموا، و نهادهای مالی مدرن با افتتاح بانک شاهی در چهره این میدان به نمایش درآمد.
بدین ترتیب، در اواخر دوره قاجار پیرامون میدان توپخانه مجموعهای از بناهای مهم و مدرن وقت شکل گرفت؛ از جمله بانک شاهی ایران (نخستین بانک کشور که با سرمایهگذاری خارجی تأسیس شد)، ساختمان تلگرافخانه (اداره تلگراف و ارتباطات)، تأسیسات روشنی برق (چراغ برق)، شعبههایی از فروشگاهها و هتلهای سبک فرنگی، و نزدیکی به میدان مشق (محل رژه و تمرین نظامی قشون در شمال میدان). این تمرکز نهادهای جدید در قلب تهران، بیانگر ورود مظاهر مدرنیته در اواخر عهد ناصری و اوایل دوره مشروطه بود.
در جریان جنبش مشروطه (۱۲۸۵–۱۲۸۸ ش)، میدان توپخانه نقشی سیاسی یافت و صحنه گردهماییهای مردمی و نظامی شد.
پس از صدور فرمان مشروطیت، تجمعات و جشنهایی در این میدان برگزار گردید. با این حال یکی از نقاط عطف تاریخی میدان، واقعه به توپ بستن مجلس در تیر ۱۲۸۷ ش. است. پس از آنکه محمدعلیشاه قاجار مجلس شورای ملی را به کمک قزاقان روسی بمباران کرد، نیروهای استبداد و هواداران حکومت در میدان توپخانه گرد آمدند.
به عبارتی، توپخانه پایگاه مخالفان مشروطه در تهرانِ آن روز شد و توپهای مستقر در این میدان در سرکوب مشروطهخواهان نیز به کار رفت. هرچند مشروطهخواهان نهایتاً پیروز شدند، این رویداد بر نقش دوگانه میدان تأکید کرد: هم محلی برای نمایش قدرت حکومت و هم میدانی که حوادث سیاسی سرنوشتسازی در آن رقم خورده است.
با آغاز حکومت پهلوی اول (رضاشاه) در ۱۳۰۴ ش رضاشاه که خود با عنوان سردار سپه (فرمانده کل قوا) قدرت را بهدست گرفته بود، اهمیت نمادین این میدان را درک میکرد. در دهه ۱۳۱۰ ش. خیابانها و بافتهای اطراف میدان مجدداً دستخوش تغییر شدند؛ دیوارهای قدیمی شهر برای توسعه معابر برداشته شد و میدان توپخانه که تا آن زمان همچنان مرکز ثقل اداری و نظامی بود، به نام جدید میدان سپه تغییر نام یافت.
این نامگذاری جدید در تجلیل از عنوان نظامی رضاشاه (سردار سپه) صورت گرفت و نشان از تأکید حکومت پهلوی بر وجه نظامی و نوین میدان داشت. اگرچه ساختار کلی میدان و خیابانهای شعاعی آن دستنخورده باقی ماند، اما کاربری پیرامون آن تحول یافت. به تدریج نهادهای نظامی جای خود را به سازمانهای دولتی و اداری دادند و چهره میدان از یک پادگان شهری به مرکز اداری-سیاسی پایتخت تغییر کرد.
یکی از مهمترین اقدامات نمادین رضاشاه، نصب مجسمه تمامقد رضاشاه سواره بر اسب در وسط میدان توپخانه (میدان سپه) بود.
دستور ساخت این تندیس در حوالی سال 1316 ش. صادر شد و در نهایت بر سکویی بلند در مرکز میدان نصب شد. پایه این مجسمه با چهار مجسمه سرباز هخامنشی در گوشهها و ستونها و نقوش برجسته الهامگرفته از معماری تختجمشید تزئین شده بود.
این ترکیب نمادین، رضاشاه را در هیئت قهرمان باستانی ایران نمایش میداد و بیانگر ایدئولوژی ملیگرایانه حکومت پهلوی اول و پیوند آن با شکوه ایران باستان بود. همزمان با این تغییرات، حوض و باغچههای قدیمی میدان برچیده شدند و طراحی محوطه داخلی میدان به سبک میادین اروپایی (چمنکاری و مسیرهای سواره) تغییر یافت. در پیرامون میدان نیز ساختمانهای اداری مهمی چون بلدیه (شهرداری) تهران و وزارتخانههای جدید احداث یا افتتاح گردید که در بخشهای بعدی به تفصیل به آنها خواهیم پرداخت.
در دوره پهلوی دوم (محمدرضاشاه) روند شهریشدن و مدرنسازی تهران شدت بیشتری یافت و میدان توپخانه نیز دستخوش دگرگونیهای گسترده در بافت شهری شد.
با اجرای طرح جامع تهران (طرح عبدالعزیز فرمانفرمائیان و مشاوران خارجی در دهه ۱۳۴۰)، تمرکززدایی از مرکز شهر مطرح گردید اما همچنان بسیاری از تأسیسات حملونقل و اداری در حوالی میدان امام خمینی باقی بود. در دهه ۱۳۴۰، ساختمان قدیمی بلدیه تهران در ضلع شمالی میدان تخریب شد (۱۹۶۹ میلادی / ۱۳۴۸ ش.) و همچنین ساختمان تاریخی تلگرافخانه نیز در سال ۱۹۷۰ میلادی / ۱۳۴۹ ش. تخریب گردید.
به جای این بناهای قدیمی، ساختمانهای جدید با سبک معماری مدرن بینالمللی سر برآوردند؛ از جمله ساختمانهای وزارت پست و تلگراف و تلفن (مخابرات) و پایانههای اتوبوسرانی در اطراف میدان ایجاد شدند.
این تغییرات، چهره سنتی میدان را به کلی دگرگون کرد؛ به طوری که در اواخر دوره پهلوی، بهجز چند ساختمان اداری با نمای سنگ و سیمان سبک دهه ۴۰، دیگر اثری از طاقها و تزیینات قدیمی در اطراف میدان نبود. عکسهای آن دوران نشان میدهد که حرکت عابران پیاده در میدان بسیار کمرنگ و تمام فضا در تسخیر خودروها و اتوبوسها بوده و بافت اطراف نیز به صورت چهارراهی پرترافیک درآمده است.
در همین حال، میدان توپخانه در تحولات سیاسی میانه قرن بیستم نیز نقش فعالی ایفا کرد. این میدان به دلیل موقعیت مرکزی خود، کانون گردهماییهای مردمی و تظاهرات سیاسی در تهرانِ آن زمان بود.
طی نهضت ملیشدن نفت در سالهای ۱۳۲۹–۱۳۳۲ ش.، تجمعات بزرگ حمایتی از دکتر محمد مصدق و شعارهای ضداستعماری در این میدان برگزار میشد. همچنین حزب توده و نیروهای چپگرا نیز برای نمایش قدرت و اعتراضات خود، از فضای میدان توپخانه بهره میگرفتند.
برای نمونه، در روزهای منتهی به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، میتینگهایی در میدان توپخانه توسط هواداران حزب توده برگزار شد که در تضعیف دولت مصدق مؤثر بود. عکس مشهوری از آن ایام، مجسمه رضاشاه را بر فراز میدان نشان میدهد در حالی که جمعیتی از تظاهرکنندگان حزب توده در اطراف آن اجتماع کردهاند.
بدین ترتیب میدان توپخانه در دهههای میانی قرن چهاردهم شمسی، همچنان به عنوان عرصه رویاروییهای سیاسی و نمایش خیابانی قدرت گروههای مختلف حضور داشت.
با وقوع انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، میدان توپخانه بار دیگر به مرکز تحولات بدل شد. مردم تهران در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب، گردهماییها و تظاهرات متعددی را در این میدان و خیابانهای اطراف آن ترتیب دادند.
یکی از رخدادهای نمادین، پایین کشیدن تندیس رضاشاه از وسط میدان بود. تنها چند روز پس از پیروزی انقلاب (22 بهمن 57)، انقلابیون مجسمه رضاشاه سواره را از پایه آن سرنگون کردند.
این صحنه – که تصاویرش در تاریخ انقلاب ثبت شده – نشان از فروپاشی نمادین قدرت سلطنتی در همان میدانی داشت که خود روزگاری نماد تسلط پادشاه بود. پس از انقلاب، نام میدان رسماً به میدان امام خمینی تغییر یافت؛ اگرچه بسیاری از مردم تهران در گفتار عامیانه همچنان آن را توپخانه مینامند.
در دهههای پس از انقلاب، کارکرد میدان بیش از پیش به تقاطع حملونقل شهری بدل شد. با توسعه مترو تهران، ایستگاه تبادلی امام خمینی در زیر این میدان احداث گردید که ایستگاه مرکزی اتصال خطوط ۱ و ۲ مترو است. همچنین پایانه اتوبوسرانی و تاکسیرانی در اطراف میدان فعال بوده و روزانه هزاران نفر از آن برای جابهجایی استفاده میکنند.
بدین ترتیب، میدان تاریخی توپخانه امروز بیشتر به عنوان گره ترافیکی و ترانزیتی پایتخت شناخته میشود، هرچند اهمیت نمادین و تاریخی خود را همچنان حفظ کرده است.
علت نامگذاری و نقش نظامی-سیاسی میدان در دوره قاجار
نامگذاری میدان توپخانه مستقیماً برآمده از کارکرد نظامی اولیه آن در دوره قاجار است. در اواسط سده ۱۹ میلادی، حکومت قاجار به منظور تقویت بنیه نظامی و نمایش اقتدار در برابر مردم، تصمیم گرفت محوطهای را در مجاورت ارگ سلطنتی به استقرار دائمی توپها و تجهیزات نظامی اختصاص دهد.
پیش از آن، در سنت شهری ایران میادینی چون میدان ارگ در تهران و میدانهای توپخانه در برخی شهرهای دیگر وجود داشت که در مواقع خاص برای نمایش توپها به کار میرفتند، اما ایجاد یک میدان کاملاً اختصاصی برای توپخانه در تهران یک نوآوری محسوب میشد.
هنگامی که میدان توپخانه تهران بنا شد، چهار عراده توپ در چهار گوشه میدان به صورت نمادین مستقر گردید که حضوری دائمی داشتند. همچنین پادگان کوچک توپخانه و انبار مهمات در ساختمانهای دور میدان مستقر بود.
این تمهیدات، هم جنبه دفاعی-نظامی داشت (برای آمادهباش نیروها و تسلط آتش توپ بر معابر در صورت شورش) و هم جنبه نمایشی-سیاسی (ایجاد هیبت حکومت در دید عموم).
چنانکه ارنست اورسل جهانگرد بلژیکی در دهه ۱۸۸۰ اشاره میکند، مردم تهران هر روز در میدان توپخانه حضور توپها و سربازان را نظاره میکردند و این میدان به نوعی محل ملاقات غیررسمی شاه و مردم شده بود که در آن شاه در مراسمی چون جشنهای نوروز و تولد خود به میان مردم میآمد.
به طور خاص، در جشن تولد ناصرالدینشاه مراسم ویژهای به نام شربتخوری در میدان توپخانه برگزار میشد که طی آن بین مردم شربت و شیرینی پخش و وفاداری به شاه نمایش داده میشد.
به این ترتیب، نام توپخانه کاملاً بازتابدهنده هویت میدان در دوره قاجار بود: میدانی نظامی در دل شهر.
این میدان نقش دوگانهای پیدا کرد؛ از یک سو مقر نیروهای مسلح و محلی برای تمرین نظامی و رژه قشون بود و از سوی دیگر به دلیل موقعیت مرکزیاش تبدیل به میدان سیاسی برای اعلام قدرت حکومت شد. هر زمان حکومت قاجار میخواست قدرتنمایی کند – چه در سرکوب اعتراضات داخلی و چه در استقبال از هیئتهای خارجی – میدان توپخانه را عرصه این نمایش میساخت.
حتی مراسم اعدام برخی مجرمان سیاسی نیز احتمالاً در نزدیکی همین میدان انجام میشد تا عبرتی برای مردم باشد (چنانکه روال آن عصر بود). بنابراین وجه تسمیه توپخانه و عملکرد آن در دوره قاجار، پیوندی تنگاتنگ با ملاحظات نظامی و سیاسی داشت و این میدان را به شاهرگ حیاتی پایتخت تبدیل کرده بود.
تحولات میدان توپخانه در دوره پهلوی و پس از انقلاب اسلامی
با آغاز دوره پهلوی، میدان توپخانه از یک فضای صرفاً نظامی خارج شد و به میدان مرکزی اداری تهران بدل گردید. چنانکه اشاره شد، در اوایل سلطنت رضاشاه نام میدان به میدان سپه تغییر یافت که این خود نشانهای از اهمیت نظامی آن برای حکومت جدید بود.
با این حال، اندکاندک کارکردهای میدان تغییر کرد. رضاشاه علاقهمند بود تهران را به شهری مدرن و همطراز شهرهای اروپا تبدیل کند؛ از اینرو در طرح توسعه شهری خود، ساختمانهای جدید دولتی و خیابانهای عریض بسیاری احداث کرد. میدان توپخانه نیز از این تحول بینصیب نماند.
شهرداری تهران (بلدیه) که پیشتر ساختمانی کوچک بود، توسعه یافت و ساختمانی بزرگتر در حاشیه میدان برای آن در نظر گرفته شد. اداراتی نظیر وزارت مالیه (دارایی) و اداره پست و تلگراف نیز ساختمانهای باشکوهی حوالی این میدان بنا کردند که جلوه مدرن به آن میبخشید. تا پیش از آن توپ و قورخانه روح میدان بودند، اما در دوره رضاشاه این نهادهای حکومتی و خدماتی نوین بودند که هویت میدان را تعریف میکردند.
یکی از نقاط عطف این دوره، نصب تندیس رضاشاه در مرکز میدان در اواسط دهه ۱۳۲۰ بود. رضاشاه تا سال ۱۳۲۰ ش. بر ایران حکومت کرد و پس از کنارهگیری او (درنتیجه اشغال ایران در جنگ جهانی دوم)، محمدرضاشاه جانشین وی شد.
از اواخر دهه ۱۳۳۰ ش. و طی دهه ۱۳۴۰، روند رشد سریع تهران و اجرای طرحهای جدید شهری پیامدهایی برای میدان توپخانه به همراه آورد.
همانگونه که اشاره شد، ساختمان بلدیه (شهرداری) تهران در سال ۱۳۴۸ ش. تخریب شد و زمین آن برای احداث ایستگاه مرکزی اتوبوسرانی و پارکینگ استفاده گردید. کمی بعد، بنای قدیمی تلگرافخانه نیز در سال ۱۳۴۹ ش. از میان رفت و به جای آن برج جدید وزارت پست و تلگراف (ساختمان مخابرات) سر برآورد.
در این دوره، میدان سپه عملاً به یک (فلکه) ترافیکی تبدیل شد؛ خودروها از چهار سو عبور میکردند و برای تسهیل حرکت آنها حتی بخشهایی از پیادهروها حذف یا کوچک شد. سبک معماری غالب در اطراف میدان نیز دستخوش تغییر شد و ساختمانهای مدرن با نماهای ساده و سبک بینالمللی دهه ۶۰ میلادی جایگزین بناهای قاجاری و اوایل پهلوی شدند.
به عنوان نمونه، ساختمان جدید مخابرات با نمای ساده بتنی، تضاد آشکاری با ساختمانهای طاقدار قدیمی داشت. همچنین در دهه ۱۳۵۰، با انتقال تدریجی ادارات دولتی به ساختمانهای جدیدتر در نقاط دیگر شهر، برخی عمارتهای دولتی قدیمی کنار میدان کمکم متروک شدند. با این حال، خود میدان همچنان کانون رویدادهای سیاسی باقی ماند؛ چنانکه در بحبوحه انقلاب ۵۷ نیز تجمعات مردمی در آن برپا گردید و پس از انقلاب به میدان امام خمینی تغییر نام داد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تلاشهایی برای تغییر سیمای میدان صورت گرفت. در سالهای نخست انقلاب، مجسمه رضاشاه برچیده شد و به جای آن مدتی سکویی خالی باقی ماند تا اینکه در سالهای بعد یک حوض و آبنمای جدید در مرکز میدان نصب شد.
نام میدان نیز رسماً به یاد بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، میدان امام خمینی (ره) نامیده شد. جمهوری اسلامی ایران به اهمیت تاریخی بافت میدان واقف بود؛ از این رو تخریب بیشتری در بناهای اطراف میدان صورت نگرفت و ساختمانهای باقیمانده حفاظت شدند.
با گسترش شهر تهران در دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰، مرکز ثقل اداری-سیاسی از توپخانه به سمت خیابانهای جدیدتر (مانند خیابان بهشت برای شهرداری، یا خیابان سپهبد قرنی برای وزارتخانهها) انتقال یافت.
ساختمانها و بناهای مهم اطراف میدان توپخانه
میدان توپخانه به واسطه قرارگیری در مرکز تهران قدیم، در پیرامون خود میزبان بناهای مهم حکومتی و خدماتی بود که هر یک نقشی در تحولات تاریخی شهر داشتهاند. در ادامه به معرفی مهمترین ساختمانها و فضاهای اطراف این میدان میپردازیم:
ساختمان وزارت دارایی (وزارة مالیه سابق)
یکی از بناهای شاخص ضلع جنوبی-جنوبغربی میدان، عمارت قدیمی وزارت دارایی است. این ساختمان در اوایل دوره پهلوی اول (حدود دهه ۱۳۱۰ شمسی) احداث شد و با سبک معماری نئوکلاسیک اروپایی همراه با جزئیات معماری ایرانی طراحی گردید. نمای بیرونی بنا متشکل از ستونهای بلند و ورودی قوسیشکل باشکوه است و در تزیین آن از سنگ و آجر به شکل موزون استفاده شده.
ساختمان وزارت دارایی محل استقرار وزارت مالیه در دوران رضاشاه و سالها بعد وزارت امور اقتصادی و دارایی بوده است. این عمارت به لحاظ تاریخی مهم است زیرا بسیاری از تصمیمات کلان مالی کشور در دوره پهلوی در اینجا اتخاذ میشد.
همچنین برخی رویدادهای سیاسی، مانند تحصن کارمندان یا اعتراضات صنفی در برهههایی، مقابل این ساختمان رخ داده است. امروزه این بنا با بیش از ۸۰ سال قدمت، در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده و همچنان به عنوان بخشی از وزارت اقتصاد مورد استفاده است. سبک معماری آن یادگاری از دوران گذار معماری ایرانی به سوی مدرنگرایی است؛ چنانکه تلفیقی از عظمت معماری غربی و ظرایف تزئینی ایرانی در آن به چشم میخورد.
ساختمان اداره پست (ساختمان پست و تلگراف – موزه ارتباطات فعلی)
در ضلع شمالغربی میدان و ابتدای خیابان سپه (امام خمینی)، ساختمان بزرگ اداره پست قرار دارد. این بنا در سال ۱۳۰۷ شمسی پایهگذاری و در اوایل دهه ۱۳۱۰ به بهرهبرداری رسید. معمار آن نیکلای مارکف (معمار نامدار روستبار مقیم ایران) بوده و طرح ساختمان آمیزهای از معماری ایرانی و اروپایی اوایل قرن بیستم است.
نمای ساختمان پست آجری زردرنگ با قوسهای نیمدایرهای بلند و کاشیکاریهایی با نقش شیر و خورشید در قسمت سردر است. این بنا هنگام افتتاح یکی از مدرنترین ساختمانهای اداری تهران به شمار میرفت و تا دههها مرکز اصلی شبکه پستی و مخابراتی کشور بود. در دوران پهلوی، اداره کل پست و تلگراف تهران در این ساختمان مستقر بود و مردم برای ارسال تلگراف یا بستههای پستی به اینجا مراجعه میکردند.
پس از انقلاب اسلامی و با توسعه وزارتخانههای ارتباطات، کاربری این ساختمان کاهش یافت تا اینکه در اواخر دهه ۱۳۷۰ با مرمت و بازسازی بنا، تبدیل به موزه ارتباطات (موزه پست و تلگراف) شد. امروز بازدیدکنندگان میتوانند ضمن مشاهده معماری زیبای داخلی – شامل تالارهای مرتفع و پلکانهای سنگی – با تاریخچه خدمات پستی و مخابراتی ایران نیز در همین مکان آشنا شوند. ساختمان اداره پست بهعنوان یکی از نمونههای ارزشمند معماری دوره نخست پهلوی حفاظت شده و جلوه خاصی به بافت تاریخی میدان بخشیده است.
بانک ملی ایران (شعبه بازار/شعبه توپخانه) و ساختمان بانک شاهی
هرچند بانک ملی ایران ساختمان مرکزی مشهوری در خیابان فردوسی دارد، اما در حوالی میدان توپخانه نیز دو بنای مهم بانکی وجود داشته و دارند. نخست ساختمان بانک شاهی ایران است که در دوره قاجار به عنوان شعبه مرکزی بانک شاهی (بانکی با امتیاز انگلیسی) ساخته شد.
این بنا در ضلع جنوبشرقی میدان توپخانه واقع است و تاریخ بنای آن به حدود سالهای ۱۲۶۹–۱۲۸۰ قمری (اواخر سلطنت ناصرالدینشاه) بازمیگردد. معماری آن تحت تأثیر سبک ویکتوریایی انگلیس است و نمایی روشن با ستونها و طاقهایی نسبتاً ساده اما باشکوه دارد.
ورودی اصلی بانک شاهی با دو مجسمه شیر سنگی تزیین شده بود که نمادی از سلطنت بریتانیا محسوب میشد. پس از تأسیس بانک ملی ایران در سال ۱۳۰۷ شمسی و ادغام تدریجی بانک شاهی در سیستم بانکی جدید، این بنا مدتی بلااستفاده ماند تا اینکه بعداً به تملک بانک تجارت درآمد. امروزه ساختمان بانک شاهی با کاربری شعبه بانک تجارت مورد استفاده است و به عنوان یک بنای تاریخی ارزشمند نگهداری میشود.
در سوی دیگر میدان، بانک ملی شعبه توپخانه قرار داشت که در دوره پهلوی ساخته شد. این بنا اگرچه به شکوه ساختمان فردوسی بانک ملی نبود، اما به دلیل موقعیت تجاری میدان توپخانه بسیار پراهمیت بود. بسیاری از تجار بازار برای امور بانکی به این شعبه مراجعه میکردند. سبک معماری این شعبه ترکیبی از معماری کلاسیک با نماهای ستوندار و تزئینات ایرانی بود که هماهنگ با سایر بناهای دولتی اطراف میدان طراحی شده بود.
ساختمان تلگرافخانه (اداره تلگراف)
تلگرافخانه تهران یکی از نخستین بناهای مدرن اطراف میدان توپخانه بود که در اواخر دوره قاجار ساخته شد. پس از آنکه خطوط تلگراف در دهه ۱۲۳۰ شمسی (1850s م.) به ایران آمد، به تدریج تهران به شبکه تلگراف سراسری متصل شد و نیاز به ساختمان مرکزی تلگراف احساس گردید.
محل ساختمان تلگرافخانه را در ضلع شمالی میدان توپخانه انتخاب کردند تا هم به ارگ نزدیک باشد و هم در مرکزیت شهر قرار گیرد. این ساختمان در زمان ناصرالدینشاه ساخته شد و شامل تالار مخابره پیامها و ادارات مربوطه بود. سبک معماری آن احتمالاً تلفیقی از معماری سنتی ایرانی با مصالح جدید (آجر و آهن) بود.
تلگرافخانه نقش مهمی در ارتباطات کشور داشت؛ پیامهای فوری دولتی از طریق همین مرکز به ولایات مخابره میشد و اخبار تلگرافی خارجی نیز ابتدا به این نقطه میرسید. برای مثال، خبر ترور ناصرالدینشاه در ۱۲۷۵ ش. یا اخبار مربوط به جنبش مشروطه ابتدا توسط تلگرافخانه به اطلاع دولت در تهران رسید.
این بنا تا دههها فعال بود تا اینکه در سال ۱۳۴۹ ش. در جریان طرح نوسازی میدان، ساختمان قدیمی تلگرافخانه تخریب شد. در محل آن، بنای جدیدی برای وزارت پست و تلگراف و تلفن احداث گردید که امروز برج مخابرات در همان حوالی دیده میشود. با این حال، یادگار تلگرافخانه به عنوان اولین نماد ارتباطات نوین در ایران، همواره با نام میدان توپخانه گره خورده است و نام چهارراه سپه–سیمی (سیمی اشاره به سیمهای تلگراف) در افواه قدیمیترها شاید اشاره به همین تاریخچه باشد.
خیابان سپه (خیابان امام خمینی فعلی)
خیابان سپه یکی از قدیمیترین و مهمترین خیابانهای تهران است که از ضلع غربی میدان توپخانه آغاز میشد و تا میدان مشق و فراتر از آن امتداد داشت. این خیابان را میتوان اولین خیابان مدرن تهران دانست که به سبک بلوارهای اروپایی در دوره ناصری طراحی شد.
در ابتدا نامش خیابان مریضخانه بود چون به بیمارستان نظامی در انتهایش منتهی میشد، اما پس از کودتای ۱۲۹۹ و قدرتگیری رضاخان (سردار سپه)، نام خیابان به سپه تغییر یافت. خیابان سپه در عصر قاجار با چراغ برق روشن میشد و گفته میشود نخستین خیابانی بود که در تهران دارای روشنی الکتریکی شد (از این رو نام چراغبرق نیز بر آن نهاده بودند).
وجود این خیابان عریض که مستقیماً به میدان توپخانه وصل میشد، باعث شد بسیاری از ساختمانهای دولتی جدید در امتداد آن ساخته شوند. به عنوان مثال، در ابتدای خیابان سپه ساختمان اداره پست و کمی جلوتر ساختمان نظمیه (شهربانی) و سپس سر در باغ ملی و عمارتهای وزارت خارجه و موزه ملی ایران قرار گرفتند.
خیابان سپه به عنوان شریان اصلی غربی-شرقی، در تحولات سیاسی نیز مسیر راهپیماییها و رژههای نظامی بود. برای نمونه، در مراسم رسمی دولت پهلوی، نیروهای ارتش از خیابان سپه رژه میرفتند و از برابر جایگاه در میدان توپخانه عبور میکردند. امروزه خیابان سپه با نام خیابان امام خمینی(ره) همچنان یکی از گذرگاههای مهم مرکزی تهران است و ساختمانهای تاریخی متعددی را در خود جای داده است. این خیابان به همراه میدان توپخانه، ستون فقرات بافت تاریخی-اداری تهران را تشکیل میدهند.
میدان مشق و سردر باغ ملی
میدان مشق فضایی باز و گسترده در شمال غربی میدان توپخانه (آنسوی خیابان سپه) بود که در دوره قاجار به عنوان میدان تمرینات نظامی مورد استفاده قرار میگرفت. سربازان قشون در این میدان به صف شده و مشق نظام میکردند و در مراسمی مانند سلام نوروزی و استقبال رسمی نیز از آن بهره برده میشد.
میدان مشق در واقع مکمل میدان توپخانه بود؛ یکی مرکز ستاد و تجهیزات (توپخانه) و دیگری میدان مانور و آموزش (مشق). در اوایل دوره پهلوی، با تغییر کاربری تهران، تصمیم گرفته شد بخش جنوبی میدان مشق به یک باغ عمومی و محوطه یادبود تبدیل شود. از این رو در سال ۱۳۰۱ شمسی سردری باشکوه به سبک معماری تلفیقی ایرانی-اروپایی در ورودی این مجموعه از سمت خیابان سپه ساخته شد که به سردر باغ ملی مشهور است.
پس از آن، به تدریج میدان مشق کاربری نظامی خود را از دست داد و در بخش شمالی آن وزارت امور خارجه (در ساختمان قدیم دانشکده نظامی) و موزه ایران باستان (۱۳۱۶ ش) و کتابخانه ملی قدیم احداث شدند. بخشی از میدان نیز به پارک تبدیل شد. بدین ترتیب، میدان مشق از یک پادگان نظامی به قطب فرهنگی-اداری جدید تهران در دوران پهلوی تبدیل گشت.
ارتباط میدان توپخانه با میدان مشق (از طریق خیابان سپه و کوچههای میانی) سبب شده بود که این دو فضا در کنا هم نقش مهمی در تحولات شهر داشته باشند. هنوز هم سردر باغ ملی که به عنوان یکی از نمادهای تهران شناخته میشود، یادآور پیوند میدان توپخانه با تاریخ نظامی و فرهنگی پایتخت است.
سبک معماری بناهای اطراف میدان و نقش آنها
بناهای پیرامون میدان توپخانه را میتوان آیینه تمامنمای تغییرات سبک معماری ایران از اواخر قاجار تا میانه پهلوی دانست. نخستین ساختمانهای اطراف میدان (مثل تلگرافخانه و بانک شاهی) در دوره قاجار ساخته شدند که معماری آنها ملهم از سبکهای اروپایی آن عصر با تلفیقی از عناصر بومی بود. برای مثال، بانک شاهی نمایی به سبک کلاسیک اروپایی داشت اما در جزئیات داخلی آن از آرایههای ایرانی نیز استفاده شده بود.
این سبک التقاطی که گاه «پارسی-اروپایی» نامیده میشد، بازتاب ورود فناوری و الگوهای غربی به ایران عصر ناصری است. از سوی دیگر، ساختمانهای دوره پهلوی اول (مانند اداره پست، وزارت دارایی، شهربانی و…) به یک سبک مشخص تعلق دارند که آن را میتوان سبک ملی نوین نامید.
معماران آن دوره سعی میکردند معماری نوین را با الهام از تاریخ و هنر ایران درهمآمیزند. به عنوان نمونه، در ساختمان اداره پست طاقهای هلالی بلند و کاشیکاریهای فیروزهای یادآور معماری صفویه است، حال آنکه اسکلت بنا و پلان آن کاملاً مدرن و برگرفته از اصول معماری اروپاست.
ساختمانهای وزارت دارایی و بانک ملی نیز دارای ایوانها و ستونهایی هستند که اشاره به معماری باستانی (هخامنشی) دارد؛ نظیر سرستونهای گاو دوسر یا نقش برجسته فروهر که در برخی از این بناها به کار رفت. حتی در میدان توپخانه، مجسمه رضاشاه را همانگونه که گفته شد بر سکویی با اقتباس از تختجمشید قرار دادند که نشاندهنده تداوم همین رویکرد باستانگرایی در معماری و مجسمهسازی آن دوران بود.
در دوره پهلوی دوم، به ویژه از دهه ۱۳۴۰ به بعد، سبک معماری غالب در مرکز تهران به سمت مدرنیسم بینالمللی تغییر یافت. به تبع آن، در اطراف میدان توپخانه نیز ساختمانهای جدیدی با سبک مدرن و نمای ساده ساخته شد (مثل ساختمان مخابرات یا بناهای تجاری اطراف).
پاین ساختمانها عمدتاً فاقد تزئینات سنتی بودند و با مصالحی چون بتن مسلح، نمای سیمانی یا سنگ پلاک اجرا شدند. نتیجه آن شد که میدان توپخانه در اواخر دهه ۵۰ شمسی ترکیبی ناهمگون از بناهای قدیمی تزیینشده و ساختمانهای جدید ساده را در خود داشت. هرچند برخی از بناهای ارزشمند قدیمیتر تخریب گردیدند، اما تعداد قابل توجهی نیز باقی ماندند که بعدها اهمیت میراثی آنها شناخته شد.
نقش معماری این بناها فراتر از زیباییشناسی شهری، در تحولات فرهنگی و اداری ایران نیز مشهود است. تمرکز بناهای دولتی در اطراف میدان توپخانه طی دوره پهلوی اول، نشان از برنامهریزی حکومت برای ایجاد یک هسته اداری متمرکز داشت؛ چیزی شبیه «میدان نقش جهان» اصفهان در مقیاس مدرن که کاخ و مسجد و بازار را گرد هم آورده بود.
اینجا هم بانک (نماد اقتصاد جدید)، اداره پست و تلگراف (نماد ارتباطات نوین)، وزارتخانهها (اداره حکومت مدرن) و شهرداری (نظم شهری مدرن) در کنار یکدیگر قرار گرفتند.
برای نمونه، تالار بزرگ اداره پست با سقف بلند خود به مردم این حس را میداد که با نهادی مقتدر روبرو هستند که نظم نوین را نمایندگی میکند. همینطور ساختمان باابهت بانک ملی، نشانگر پشتوانه مالی و ثبات اقتصادی کشور قلمداد میشد.
در بعد فرهنگی، وجود این بناهای مدرن در قلب تهران تاثیر روانی و اجتماعی قابل توجهی داشت؛ مردم را با مفاهیم تازهای چون موزه (در مورد موزه ایران باستان نزدیک میدان)، خدمات شهری مدرن (پست، تلگراف، تلفن) و معماری نو آشنا کرد. بسیاری از تهرانیها برای نخستین بار در همین ساختمانها با پدیدههایی نظیر آسانسور، چراغ برق، تلفن، سالن انتظار منظم و… مواجه شدند که به نوبه خود ارتقای فرهنگ شهرنشینی را به دنبال داشت.
نقش میدان توپخانه در تحولات سیاسی و اجتماعی تهران
میدان توپخانه از مشروطه تا انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ به کرّات بستر رویدادهای مهم سیاسی-اجتماعی بوده است. در جنبش مشروطیت (۱۲۸۵ ش.)، این میدان به دلیل مجاورت با ارگ سلطنتی و ساختمانهای دولتی، محل رفتوآمد مشروطهخواهان و دربار بود.
به ویژه در دوره استبداد صغیر (پس از بمباران مجلس)، میدان توپخانه محل استقرار نیروهای محمدعلیشاه شد و تقابل آزادیخواهان و استبداد در حوالی این میدان رقم خورد. در تیر ۱۲۸۸، هنگامی که مجاهدان مشروطه (نیروهای بختیاری و گیلانی) به تهران حمله کردند، یکی از هدفهای آنان تصرف میدان توپخانه و خلع سلاح قزاقان مستقر در آن بود.
پس از فتح تهران توسط مشروطهخواهان، میدان توپخانه برای مدتی فضایی آزادتر یافت و حتی گفته میشود سخنرانیهایی عمومی در حمایت از مشروطه در این میدان انجام میشد.
در دوران رضاخان (۱۲۹۹–۱۳۲۰ ش.)، میدان توپخانه بیشتر عرصه نمایش قدرت حکومت مرکزی بود تا اعتراضات مردمی؛ زیرا حکومت پهلوی اول فضای چندانی برای مخالفت علنی باقی نمیگذاشت.
با این حال، تاریخ به یاد دارد که در آذر ۱۳۰۴ که رضاشاه در مجلس مؤسسان به پادشاهی برگزیده شد، نیروهای نظامی و طرفداران او در میدان توپخانه به جشن و شلیک هوایی پرداختند. در تمام سالهای حکومت رضاشاه، سالروز کودتای ۳ اسفند و برخی مناسبتهای سلطنتی با رژه نظامیان در این میدان گرامی داشته میشد. میدان توپخانه نماد اقتدار دولت مدرن پهلوی شده بود و حکومت تلاش داشت آن را از محلی برای اعتراض تهی کند.
اما پس از سقوط رضاشاه، در دوره محمدرضاشاه (پهلوى دوم)، فضای سیاسی بازتری پدید آمد و میدان توپخانه دوباره شاهد اجتماعات مردمی شد. در دهه ۱۳۲۰، فعالیت احزاب و مطبوعات اوج گرفت و گاه تجمعاتی در پشتیبانی یا مخالفت با دولتها شکل میگرفت.
یکی از برجستهترین آنها قیام سی تیر ۱۳۳۱ بود که اگرچه کانون اصلی آن در اطراف بهارستان و خیابانهای جنوبیتر بود، اما میدان توپخانه نیز محل عبور و تجمع گروههایی از مردم در آن روز تاریخی شد.
پس از ملی شدن نفت (۲۹ اسفند ۱۳۲۹) و تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، همانطور که اشاره شد، میدان توپخانه یکی از مراکز اصلی میتینگهای حمایتی از دولت دکتر مصدق و نیز تظاهرات جناحهای مخالف چون حزب توده بود.
دولت مصدق چند بار تلاش کرد جلوی تجمعات حزب توده در این میدان را بگیرد چرا که حضور آنها درست در قلب پایتخت میتوانست نظم را مختل کند. عکسهای تاریخی ۲۵ تا ۲۸ مرداد ۳۲ جمعیت انبوه تظاهراتکنندگان را زیر پای مجسمه رضاشاه در میدان نشان میدهد که شعار سر میدهند – صحنهای که نمادی از التهاب انقلابی تهران آن روزهاست.
در دهههای ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰، هرچند حکومت پهلوی رفتهرفته اقتدار خود را تثبیت کرد، اما وقایع سیاسی همچنان میتوانست خیابانهای تهران را ملتهب کند. اعتراضات دانشجویی ۱۶ آذر ۱۳۳۲ یا تظاهرات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بیشتر در حوالی دانشگاه و بازار رخ داد، ولی میدان توپخانه نیز به عنوان مسیر راهپیمایی یا محل استقرار نیروهای امنیتی نقشآفرینی کرد.
در ۱۵ خرداد ۴۲، گزارشهایی از حرکت تانکها و نفربرها از پادگان عشرتآباد به سمت مرکز شهر حکایت دارد که احتمالاً از میدان توپخانه نیز عبور کردهاند تا به بازار برسند. در همین دوران، هر زمان که حکومت میخواست قدرتنمایی کند – مثلاً جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی در سال ۱۳۵۰ – شهر را آذین میبست و میدان توپخانه هم جزو نقاط اصلی چراغانی و تزئینات بود.
با اوجگیری انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، میدان توپخانه بار دیگر به صحنه حضور مردم تبدیل شد. از پاییز ۱۳۵۶ که تظاهرات ضد حکومتی شدت گرفت، مسیر بسیاری از راهپیماییها از میدان توپخانه میگذشت یا در آن ختم میشد. از جمله در تظاهرات تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷ (دیماه)، جمعیت انبوهی که از خیابانهای مختلف به سمت میدان شهیاد (آزادی) در حرکت بودند، بخشیشان از میدان توپخانه عبور کردند. گزارشهای تاریخی حاکیست در روزهای منتهی به انقلاب، نیروهای ارتش در این میدان مستقر شده بودند و سنگربندی کرده بودند، اما در نهایت نتوانستند سیل جمعیت را کنترل کنند. پس از پیروزی انقلاب نیز همانطور که گفته شد، مردم با تجمع در میدان و پایین کشیدن تندیس رضاشاه، پایان یک دوران را اعلام کردند.
در رویدادهای پس از انقلاب، میدان امام خمینی هرچند دیگر نقش تجمعات میلیونی را ایفا نکرده، اما به عنوان یک فضای شهری مهم خالی از واقعه هم نبوده است. مثلا در سالهای جنگ تحمیلی (دهه ۶۰)، گاه مراسم تشییع پیکر شهدا از مقابل ساختمانهای مرکزی ارتش در خیابان امام خمینی برگزار میشد که مسیر آن از میدان میگذشت. یا در برخی مناسبتهای مذهبی و ملی، میدان امام خمینی محل نصب تریبون و برگزاری برنامههایی برای مردم شده است.
با این حال، در مقایسه با میدان آزادی یا میدان انقلاب، این میدان نقش کمتری در اجتماعات دوران جمهوری اسلامی ایران داشته است. شاید یکی از دلایل، شلوغی ترافیکی و عدم فضای باز کافی برای تجمعات گسترده باشد.
به علاوه، بسیاری از مراکز دولتی پراکنده شده و تمرکز سابق را ندارد. با این وجود، ارزش نمادین میدان توپخانه به عنوان قلب تاریخی تهران همچنان در حافظه جمعی مردم زنده است. هرگونه رویداد یا تغییر در این میدان سریع در رسانهها بازتاب مییابد، چرا که همه میدانند اینجا صرفاً یک میدان معمولی نیست بلکه قطعهای از تاریخ ایران معاصر است.
وضعیت کنونی میدان توپخانه و چالشهای پیش رو
امروزه میدان امام خمینی (توپخانه سابق) همچنان یکی از میادین مرکزی تهران بهشمار میآید، اما چهره آن تفاوتهای زیادی با گذشته کرده است. در حال حاضر، این میدان بیشتر به عنوان یک گذرگاه ترافیکی و گره حملونقلی شناخته میشود. حجم انبوه خودروها، اتوبوسهای شهری و مسافران مترو، فضای میدان را پُرجنبوجوش اما تا حدی آشفته کرده است.
از نظر سیما، بخش میانی میدان ترکیبی از فضای سبز و مسیرهای سوارهرو است و در مرکز آن آبنمایی قرار دارد (که در سالهای پس از انقلاب ساخته شده است). دیگر از آن تقارن و طراحی هماهنگ دوره قاجار و پهلوی اول خبری نیست و میدان بیشتر به چهارراهی شلوغ شباهت دارد. بناهای اطراف نیز هر یک سرنوشتی پیدا کردهاند: برخی همچنان پابرجا و مورد استفادهاند، برخی تغییر کاربری دادهاند و برخی تخریب شده و جای خود را به سازههای جدیدتر دادهاند.
حفاظت از میراث تاریخی میدان توپخانه یکی از دغدغههای اصلی دوستداران تهران قدیم است. خوشبختانه چندین ساختمان ارزشمند اطراف میدان در فهرست آثار ملی ثبت شده و تحت حفاظت قانونی قرار دارند – از جمله ساختمانهای اداره پست (موزه ارتباطات)، بانک شاهی (بانک تجارت فعلی)، سردر باغ ملی و ساختمان وزارت دارایی.
این امر موجب شده هرگونه تخریب یا تغییر اساسی در آنها ممنوع باشد. با این وجود، چالشهای متعددی فراروی حفاظت از این میراث وجود دارد. نخست آنکه عوامل فرساینده محیطی مانند آلودگی هوا، ارتعاشات ناشی از ترافیک سنگین و رطوبت، به تدریج به بافت این بناهای قدیمی آسیب میزند. برای مثال، سیاهی دود بر نمای آجری ساختمان اداره پست نشسته و نیازمند پاکسازی دورهای است. همچنین عبور خط مترو از زیر میدان نگرانیهایی درباره استحکام فونداسیون بناهای مجاور ایجاد کرده بود که البته با تمهیدات مهندسی سعی در کنترل آن داشتهاند.
چالش دیگر، فشارهای توسعه شهری است. منطقه اطراف میدان امام خمینی دارای ارزش بالای اقتصادی است و برخی سودجویان در گذشته بدنبال ساخت برجهای تجاری در این محدوده بودهاند که با مخالفت سازمان میراث فرهنگی متوقف شده است. با این حال، همچنان خطر تخریب بافت قدیمی در کوچه پسکوچههای منتهی به میدان وجود دارد؛ بافتی که اگرچه خارج از خود میدان است ولی هویت میدان به آن گره خورده (مثل خانههای تاریخی در کوچه باب همایون یا لالهزار).
شهرداری تهران پروژههایی برای احیای بافت تاریخی مرکز شهر از جمله محدوده میدان امام خمینی اجرا کرده است. یکی از این طرحها، سنگفرشکردن پیادهروها و کفسازی عرصه میدان به شکل هماهنگ با معماری گذشته بوده است.
نورپردازی بناهای تاریخی اطراف میدان نیز انجام شده تا در شب جلوه زیباتری پیدا کنند. همچنین تبدیل ساختمانهای قدیمی دولتی به فضاهای فرهنگی (مانند موزه یا گالری) در دستور کار بوده است. برای نمونه، موزه ارتباطات در ساختمان اداره پست گامی در این جهت است و پیشنهادهایی نیز برای ایجاد یک موزه تهران در یکی از بناهای اطراف میدان مطرح شده.
طرح دیگری که بارها از آن سخن رفته، پیادهراهسازی بخشی از فضای میدان و کاهش بار ترافیکی آن است تا میدان بیش از پیش به فضای شهری انسانمحور بدل شود. منتقدان معتقدند با وجود ایستگاه مترو در زیرزمین، میتوان بخش زیادی از ترددهای سطحی را کاست و میدان را از حالت چهارراه صرف بیرون آورد. البته اجرای چنین ایدههایی با وجود شبکه پیچیده خیابانهای اطراف و نیازهای ترافیکی، کار آسانی نیست.
یکی دیگر از مباحث جاری، ساماندهی نما و منظر شهری میدان است. در سالهای گذشته برخی ساختمانهای نوساز با نماهای ناموزون در حریم میدان ساخته شده که منظره کلی را مخدوش کرده است. شورای شهر و میراث فرهنگی تلاش دارند با وضع قوانین سختگیرانهتر، ارتفاع و نمای ساختمانهای آتی در اطراف میدان را کنترل کنند تا با بناهای تاریخی موجود هماهنگ باشد. در این میان، همکاری دستگاههای مختلف مانند شهرداری، میراث فرهنگی، مالکان بناها و کسبه محل ضروری است؛ زیرا بدون مشارکت همگانی، حفاظت پایدار از این میراث امکانپذیر نخواهد بود.
سررشته ها:
- ویکیپدیا، مدخل «Toopkhaneh» (نسخه انگلیسی، برداشتشده از آرشیو نسخه فارسی کتاب اول درباره میدان امام خمینی) – شامل اطلاعات سال ساخت میدان (۱۸۶۷ م. به دستور امیرکبیر)، اسامی خیابانهای مرتبط و تخریب ساختمانهای تلگرافخانه و بلدیه در سالهای ۱۳۴۸–۱۳۴۹.
- Asma Mehan, “Manifestation of Power: Toopkhaneh Square, Tehran” – مقاله منتشرشده در Spaces and Flows: An International Journal of Urban and Extraurban Studies، سال ۲۰۱۷. حاوی تحلیل نقش کنترل شهری میدان توپخانه در دوره قاجار و توصیف ساختار اولیه میدان با ساختمانهای طاقدار دوطبقه و شش خیابان منشعب.