بازار بزرگ تهران: تاریخچه، معماری، اقتصاد و سیاست

تصویر قدیمی از بازار بزرگ تهران

بازار بزرگ تهران نه‌تنها یک مرکز بزرگ تجاری است، بلکه در فرهنگ، معماری، اقتصاد و تحولات سیاسی ایران نیز نقشی چشمگیر داشته است. بازار بزرگ تهران که در قلب پایتخت و محدوده منطقه ۱۲ واقع شده، قدیمی‌ترین بخش تهران امروزی به‌شمار می‌رود و مساحتی حدود ۱۱۰ هکتار را دربر می‌گیرد.

این بازار شامل شبکه‌ای پیچیده از دالان‌ها و گذرگاه‌های مسقف به طول بیش از ۱۰ کیلومتر است که هر بخش آن به صنف و کالای خاصی اختصاص یافته است. در ادامه، تاریخچهٔ شکل‌گیری و توسعه بازار بزرگ تهران از دوران صفویه تا امروز، ساختار معماری سنتی آن، نقش‌های اقتصادی و سیاسی بازار در دوره‌های مختلف، چهره‌های سرشناس مرتبط با آن، و وضعیت کنونی این میراث گران‌بها را بررسی می‌کنیم.

تاریخچه بازار بزرگ تهران از صفویه تا امروز

پیدایش اولیه بازار تهران به دوران صفویه بازمی‌گردد. در زمان شاه تهماسب صفوی (قرن شانزدهم میلادی) که تهران را حصاربندی کرد، این شهر کوچک چهار محله داشت که یکی از آن‌ها محله بازار بود. شاه تهماسب با ساخت حصاری به دور تهران، بنیان این بازار را ایجاد کرد و چندین حجره و دکه در این محله به کسب‌وکار مشغول بودند.

تصویر قدیمی از بازار تهران

در دوره صفویه و پس از آن در عهد کریمخان زند، هر محله تهران بازارچهٔ مستقلی داشت، اما بازار اصلی منطقه، بازار شاه‌عبدالعظیم در شهر ری بود که تا مسجد جامع تهران امتداد می‌یافت. با این حال، رونق واقعی بازار تهران از زمان روی کار آمدن قاجاریه آغاز شد؛ زمانی که آغامحمدخان قاجار در سال ۱۲۰۰ قمری (۱۱۶۴ خورشیدی) تهران را به پایتختی برگزید. در دوره فتحعلی‌شاه، مسجد جامع تهران (واقع در جوار بازار) تجدید بنا شد و پیرامون آن سراها و تیمچه‌های جدید پدید آمد که به توسعهٔ بازار کمک کرد.

دوران طلایی بازار تهران در دوره ناصرالدین‌شاه قاجار رقم خورد. در این دوره (اواسط قرن ۱۹ میلادی) با افزایش جمعیت تهران، بازار به سرعت گسترش یافت و به یکی از مهم‌ترین مراکز تجاری کشور بدل شد. ناصرالدین‌شاه ضمن سامان‌دهی ورودی‌های بازار، یک ورودی اصلی در سمت سبزه‌میدان احداث کرد که بعدها به «بازار بزرگ» شهرت یافت.

در همین زمان بسیاری از بخش‌های معروف بازار ساخته یا تکمیل شدند که از آن جمله می‌توان به بازار بین‌الحرمین (ایجادشده در عهد محمدشاه قاجار) و بخش‌های بزرگی نظیر سرای امیر، بازار امیر، بازار کفاش‌ها، بازارچه معیر و سراهای متعدد دیگر اشاره کرد.

تصویر قدیمی از بازار تهران در زمان قاجار

گزارش‌های جهانگردان اروپایی آن عصر نیز به رونق بازار تهران گواهی می‌دهند؛ چنان‌که سر توماس هربرت در سفرنامه خود در سال ۱۱۰۸ قمری (دوران صفویه) بازار تهران را توصیف کرده و البته اشاره می‌کند که بازارهای آن زمان تهران سقف نداشتند. به مرور و با توسعه شهرنشینی، بخش‌های مختلف بازار تهران مسقف شدند و بناهای خدماتی مانند قهوه‌خانه، حمام، زورخانه و مسجد نیز به مجموعه بازار افزوده شد.

تصویر قدیمی از میوه فروشان بازار تهران در زمان قاجار

در آغاز دوران پهلوی اول (اوایل قرن بیستم)، ساختار شهری تهران دستخوش تغییرات مدرن شد. با احداث خیابان‌های جدید و رواج رفت‌وآمد خودروها، تمرکز تجاری شهر تا حدی از بازار سنتی به خیابان‌های تازه‌تأسیس منتقل گردید. در دوران پهلوی، هم‌زمان با شکل‌گیری مفاهیم مدرنیته و ایجاد پاساژها و بازارچه‌های مدرن در سطح شهر، کارکردهای سنتی بازار تهران در امور اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی تا حدی افول کرد.

با این وجود، بازار بزرگ تهران همچنان در دوره پهلوی مهم‌ترین مرکز توزیع کالا در پایتخت و شاهراه اقتصادی ایران محسوب می‌شد. در سال‌های دهه ۱۳۵۰ خورشیدی، سیاست‌های اقتصادی حکومت پهلوی (نظیر مبارزه نمایشی با گران‌فروشی) تنش‌هایی میان دولت و بازاریان پدید آورد که البته نتوانست نقش تاریخی بازار را کمرنگ کند. این بازار سرانجام در سال ۱۳۵۶ خورشیدی به شماره ۱۵۴۰ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد و تحت حفاظت قانونی قرار گرفت.

تصویر قدیمی از بازار تهران

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، بازار تهران که نقش مهمی در وقوع انقلاب داشت (جزئیات آن در بخش‌های بعد خواهد آمد)، مورد توجه قرار گرفت. هرچند در دهه‌های پس از انقلاب، مراکز خرید مدرن در نقاط مختلف تهران رشد کرده‌اند، بازار بزرگ تهران تا امروز نیز مرکز سنتی تجارت کشور باقی مانده است.

امروزه این بازار علاوه بر کارکرد اقتصادی خود، یک جاذبه گردشگری و فرهنگی مهم برای شهر تهران به شمار می‌آید و گردشگران داخلی و خارجی بسیاری آن را «یکی از قوی‌ترین جاذبه های تهران» توصیف کرده‌اند.

بازار تهران

ساختار و معماری سنتی بازار تهران

بازار بزرگ تهران نمونه‌ای کم‌نظیر از معماری بازارهای سنتی ایران است که طی چندین دوره تاریخی تکامل یافته است. این بازار یک بافت به‌هم‌پیوسته از راسته‌ها، دالان‌ها، تیمچه‌ها و سراها است که همچون شریان‌های اصلی و فرعی شهر قدیم در کنار هم قرار گرفته‌اند.

در مرکز برخی راسته‌های اصلی، محل تقاطع آن‌ها به صورت چهارراه مسقف و گنبدداری به نام چهارسوق (چهارسو) شکل گرفته که از شاخص‌ترین عناصر فضایی بازار است. در سال‌های ابتدایی، بازار تهران روباز بود و سقف نداشت تا اینکه بعدها طاق‌ها و گنبدهای آجری بر فراز راسته‌ها ساخته شد.

تصویر قدیمی از بازار تهران

امروز بخش‌های قدیمی‌تر بازار دارای سقف‌های طاقی و گنبدی هستند که نور طبیعی از طریق روزنه‌های تعبیه‌شده در آجرهای آن‌ها به داخل می‌تابد. در ادامه، برخی مفاهیم معماری سنتی بازار تهران را معرفی می‌کنیم:

  • راسته: گذرگاه‌های اصلی یا فرعی طولانی که در دو طرف خود دکان‌ها و حجره‌های متعدد را جای داده‌اند. هر راسته معمولاً به صنف مشخصی تعلق دارد (مثلاً راسته زرگرها، بزازها، کفاش‌ها و جز آن).
  • سرا: حیاط مرکزی مربع یا مستطیل‌شکلی که گرداگرد آن حجره‌ها در یکی دو طبقه قرار گرفته‌اند. سرا در واقع همان کاروانسرا یا خان تجاری درون‌شهری است که محل اقامت و دادوستد بازرگانان بود. سراهای متعددی در بازار تهران ساخته شده که برخی هنوز با همان ساختار سنتی پابرجا هستند. برای نمونه می‌توان از سرای امیر (مربوط به دوره ناصری) نام برد. بسیاری از کاروانسراهای قدیمی بازار (از جمله کاروانسرای تاریخی گلشن‌شکن) با گذر زمان به مغازه و انبار تبدیل شده‌اند.
  • تیمچه: فضای سرپوشیده و کوچکتری است که غالباً به معاملات یک کالای خاص اختصاص داشت و دارای تزیینات معماری چشمگیری بود. نمونه‌های مشهوری چون تیمچه حاجب‌الدوله (محل فروش لوازم خانگی) هنوز در بازار تهران فعال‌اند.
  • چهارسوق: به محل تقاطع دو راسته اصلی بازار گفته می‌شود که معمولاً طاق‌بندی بلند و گنبد بزرگ و مزین دارد. چهارسوق بزرگ بازار تهران که در میانه بخش قدیمی بازار واقع است، از حیث معماری و تزیینات یکی از دیدنی‌ترین قسمت‌های بازار محسوب می‌شود و یادگاری از دوران قاجار است.

همان‌طور که اشاره شد، علاوه بر فضاهای تجاری، در ساختار بازار تهران عناصری مثل مسجد، حسینیه، تکیه، حمام و زورخانه نیز وجود داشته است.

از بناهای مذهبی مهم این محدوده می‌توان مسجد جامع تهران (با بنیان اولیه در دوره صفویه) و مسجد امام را نام برد که در دل بازار واقع شده‌اند. طی زمان، هر راستهٔ اصلی بازار معمولاً مسجد یا تکیه خود را داشته و این نشانه‌ای از پیوند فعالیت اقتصادی و آیین‌های اجتماعی در بطن بازار بوده است. همچنین تعداد قابل توجهی قهوه‌خانه سنتی در گذشته در بازار فعالیت می‌کردند که محل استراحت بازاریان و مسافران بوده‌اند.

معماری بازار بزرگ تهران را نمی‌توان منحصر به یک دوره یا سبک دانست، زیرا در طول بیش از ۲۰۰ سال بخش‌های مختلفی به آن اضافه یا بازسازی شده است. با این حال، متخصصان بسیاری معتقدند که سبک کلی بنا متأثر از معماری تهرانی در اواخر دوره صفوی-اوایل قاجار (موسوم به شیوه اصفهانی) است. در حال حاضر، از بخش‌های کاملاً قدیمی بازار، افزون بر چهارسوق بزرگ، سر در سبزه‌میدان (ورودی شمالی اصلی)، مجموعه بازار و سرای امیر، و بخش‌های پیرامونی مسجد جامع همچنان باقی مانده و واجد ارزش تاریخی است.

متأسفانه به علت برخی نوسازی‌ها و ساخت‌وسازهای غیرمجاز در دهه‌های اخیر، بخشی از بافت تاریخی بازار آسیب دیده است. با این وجود، بازار تهران همچنان یک موزه زنده معماری به‌شمار می‌آید که در آن می‌توان لایه‌های مختلف تاریخ و هنر ایرانی را به چشم دید.

نقش اقتصادی بازار در دوران قاجار و پهلوی

از دیرباز بازار تهران قلب تپنده اقتصاد ایران بوده و بازاریان جزو طبقات تاثیرگذار اقتصادی محسوب می‌شدند. در دوران قاجاریه، بازار تهران به عنوان بزرگ‌ترین مرکز دادوستد کشور نقش تعیین‌کننده‌ای در تامین کالاهای اساسی و لوکس ایفا می‌کرد. بازرگانان بزرگ بازار به واردات اجناس خارجی (مانند منسوجات، چای، شکر و غیره) می‌پرداختند و در مقابل، محصولات ایرانی مانند فرش، خشکبار و صنایع دستی را به بازارهای جهانی عرضه می‌کردند.

در نیمه دوم قرن نوزدهم، با افزایش مراودات بازرگانی با اروپا، کالاهای وارداتی به وفور روانه بازار تهران شد و این امر اگرچه اقتصاد سنتی را دستخوش تغییر کرد، اما جایگاه بازار را به عنوان محور تجارت کشور تثبیت نمود. طبقه تجار بازار در عصر قاجار آن‌قدر نیرومند بود که علاوه بر فعالیت‌های بازرگانی، گاهی در تامین مالی دولت و حل بحران‌های عمومی نیز نقش ایفا می‌کردند.

برای مثال، حاج محمدحسن امین‌الضرب (از بزرگان تجار تهران در عهد ناصرالدین‌شاه) در جریان قحطی سال ۱۲۴۹ شمسی بخش عمده‌ای از دارایی خود را صرف خرید غله از سایر مناطق و تامین نان مردم تهران کرد. به دلیل اعتبار و اعتماد بالای عمومی، بازار تهران همواره محل تجمع سرمایه‌های خصوصی و گردش روان پول در اقتصاد سنتی ایران بوده است.

در دوران پهلوی اول، دولت مرکزی کوشید با ایجاد نهادهای نوین اقتصادی و مقررات دولتی، بازار را تحت نظم درآورد. در سال ۱۳۰۴ خورشیدی برای نخستین بار اتاق اصناف تهران (اتحادیه صنفی) توسط جمعی از معتمدان بازار مانند حاج محمداسماعیل شاهرخی بنیان‌گذاری شد تا امور اصناف سامان‌دهی شود. این اقدام باعث تدوین مقررات صنفی و هماهنگی بیشتر میان بازاریان و حکومت شد. با این حال، رضاشاه با اجرای سیاست‌های تمرکزگرایانه، قدرت سنتی بازاریان را محدود ساخت و با احداث فروشگاه‌های دولتی و خیابان‌های تجاری جدید، تلاش کرد وابستگی مردم به بازار سنتی را کاهش دهد. در دوره پهلوی دوم (دهه‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰ ش)، بازار تهران همچنان مرکز توزیع عمده‌فروشی کالا در کشور بود و بسیاری از اصناف عمده (مانند پارچه‌فروشان، فرش‌فروشان، زرگرها، آهن‌فروشان و غیره) در این بازار فعالیت پررونقی داشتند.

هرچند در این دوران به واسطه رشد بانک‌ها و صنایع مدرن، نقش بازار در سرمایه‌گذاری‌های کلان و صنعت کمرنگ‌تر شد، اما بازار تهران پیوند خود را با بخش‌های وسیعی از اقتصاد مردمی حفظ کرد. حکومت پهلوی در سال‌های پایانی با مشکلات اقتصادی (تورم فزاینده و کمبود کالاهای اساسی) مواجه شد و گاه بازاریان را متهم به احتکار یا گران‌فروشی می‌کرد. به عنوان نمونه، در سال ۱۳۵۶ ش دولت با تشکیل «تیم‌های بازرسی قیمت» در بازار و مجازات صدها نفر از کسبه تلاش کرد تورم را مهار نماید که این اقدامات تنش زیادی میان رژیم و کسبه پدید آورد.

اما این فشارها نیز نتوانست اهمیت اقتصادی بازار تهران را تحت‌الشعاع قرار دهد؛ بازاریان کماکان تامین‌کنندهٔ اصلی نیازهای شهروندان بودند و شبکهٔ سنتی توزیع کالا حتی در دشوارترین شرایط به کار خود ادامه می‌داد.

به طور کلی، در دو دوره قاجار و پهلوی، بازار بزرگ تهران هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ اجتماعی و سیاسی نقشی محوری در کشور داشت. اگر تهران پایتخت سیاسی ایران بود، بازار تهران را می‌توان پایتخت اقتصادی و معیشتی مردم دانست که نبض تحولات تجاری در آن می‌تپید. بسیاری از خانواده‌های سرشناس تهرانی، ثروت و اعتبار خود را مدیون کسب‌وکار در بازار بودند و اصطلاح «معتبرِ بازار» به کسانی اطلاق می‌شد که اعتبار مالی و اخلاقی بالایی در میان مردم داشتند. این اعتبار و نفوذ اقتصادی، زمینه‌ساز نقش‌آفرینی‌های مهم سیاسی نیز شد که در بخش بعدی به آن می‌پردازیم.

بازار تهران و تحولات سیاسی ایران

بازار تهران در دویست سال گذشته بارها صحنه کنش‌های سیاسی و اجتماعی تاثیرگذاری بوده و بازاریان به عنوان یک طبقه متنفذ، در جنبش‌های مردمی نقش مهمی ایفا کرده‌اند. اعتصاب بازار و تعطیل کردن حجره‌ها یکی از ابزارهای اعتراضی موثری بود که بازاریان در برهه‌های مختلف به کار گرفتند و حکومت‌ها را به چالش کشیدند. در ادامه، به برخی از مهم‌ترین رویدادهای تاریخی می‌پردازیم که بازار تهران در شکل‌گیری آن‌ها نقش‌آفرین بوده است:

نهضت تنباکو (۱۲۶۸ ش / ۱۸۹۰ م):

نخستین اعتراض سیاسی یکپارچه بازاریان تهران علیه استعمار اقتصادی در جریان امتیازنامه تنباکو رخ داد. اعطای انحصار تجارت تنباکو به یک شرکت انگلیسی توسط ناصرالدین‌شاه، مستقیماً منافع بازاریان و کسبهٔ فروش توتون را تهدید کرد.

با افشای این قرارداد، تجار بازار همراه با روحانیون به رهبری آیت‌الله میرزای شیرازی، فتوای تحریم تنباکو را حمایت و اجرا کردند. بازاریان با تعطیلی مغازه‌ها و خودداری از فروش تنباکو، در مدت کوتاهی حکومت قاجار را تحت فشار شدید قرار دادند تا قرارداد استعماری لغو شود. این واقعه که با نام «قیام تنباکو» شناخته می‌شود، نخستین قدرت‌نمایی هماهنگ بازار در برابر استبداد بود و نشان داد که بازاریان در دفاع از حقوق اقتصادی خود و مردم مصمم‌اند.

انقلاب مشروطه (۱۲۸۵ ش / 1906 م):

نقش بازار تهران در پیروزی انقلاب مشروطه انکارناپذیر است. بازاریان که از فساد و استبداد دربار قاجار و وضعیت نابسامان اقتصادی به تنگ آمده بودند، همدوش روحانیون مطالبه عدالتخانه و حکومت قانون را فریاد زدند. در جریان مهاجرت کبری و تحصن تاریخی در تابستان ۱۲۸۵، کسبه تهران مغازه‌های خود را بستند و بسیاری از تجار به حرم حضرت عبدالعظیم پناه بردند و اعلام کردند تا زمان تحقق خواسته‌هایشان (برکناری حاکم مستبد تهران و تشکیل مجلس ملی) به بازار بازنخواهند گشت.

حمایت مالی و معنوی بازار از رهبران مشروطه، به‌ویژه دو روحانی برجسته تهران سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی، پشتوانهٔ بزرگی برای نهضت بود. گزارش‌ها حاکیست در اوج جنبش، حتی کودکان در کوچه‌های بازار شعار «مشروطه به‌پا شد» سر می‌دادند. سرانجام مقاومت بازار و مردم نتیجه داد و مظفرالدین‌شاه فرمان مشروطیت را امضا کرد. به حق می‌توان گفت اگر همراهی بازار تهران نبود، نهضت مشروطه با دشواری‌های بیشتری مواجه می‌شد یا به تأخیر می‌افتاد.

نهضت ملی‌شدن صنعت نفت (۱۳۲۹–۱۳۳۲ ش):

در دهه ۱۳۲۰ خورشیدی نیز بازار تهران پشتیبان جریان‌های ضداستعماری بود. بسیاری از بازاریان و اصناف، دکتر مصدق را به عنوان چهرهٔ ملی مبارزه با نفوذ بیگانگان حمایت کردند و در انتخابات چهاردهم مجلس (۱۳۲۲ ش) با رای خود او را روانهٔ مجلس نمودند. انجمنهای اسلامی بازار و هیئت‌های مذهبی تحت زعامت آیت‌الله کاشانی نیز نیروی مردمی قابل توجهی در اختیار نهضت ملی‌شدن نفت گذاشتند.

به هنگام خیزش ۳۰ تیر ۱۳۳۱ در حمایت از بازگشت مصدق به نخست‌وزیری، اعتصاب بازار و تظاهرات بازاریان تهران یکی از عوامل فشار بر دربار پهلوی بود که به پیروزی مردم انجامید. اگرچه پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ عده‌ای از چهره‌های شاخص بازار (وابسته به جبهه ملی) دچار آسیب و سرکوب شدند، اما بدنه بازار همچنان روحیه ضداستبدادی خود را حفظ کرد.

قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲:

در پی دستگیری امام‌خمینی در ۱۵ خرداد ۴۲، بازار تهران و اصناف یکی از سریع‌ترین واکنش‌ها را نشان دادند. بازاریان تهران کسب‌وکار را تعطیل کردند، در خیابان‌های اطراف بازار (سبزه‌میدان، میدان ارک و خیابان بوذرجمهری) تظاهرات وسیعی برپا شد و مردم معترض با نیروهای رژیم درگیر شدند. رژیم شاه برای سرکوب این خیزش، نیروهای نظامی را به منطقه بازار و جنوب تهران گسیل کرد و خون‌های بسیاری ریخته شد.

به‌رغم سرکوب موقت، بازار تهران در سال‌های پس از ۱۵ خرداد کینه عمیقی از رژیم به دل داشت و پنهانی به پشتیبانی از نهضت اسلامی ادامه داد. تشکیل هسته‌های مقاومت اسلامی در بازار (مانند هیئت‌های موتلفه اسلامی که تعدادی از بازاریان متدین در آن عضویت داشتند) از دل همین فضای اعتراضی بیرون آمد. رژیم پهلوی نیز که از نفوذ بازار واهمه داشت، در سال‌های ۱۳۵۳–۱۳۵۴ بار دیگر سخت‌گیری بر بازار را از سر گرفت و با بهانه مبارزه با احتکار، جمعی از کسبه را زندانی و مجازات کرد؛ اما این اقدامات بر نارضایتی بازار افزود و آتش زیر خاکستر را شعله‌ورتر ساخت.

انقلاب اسلامی ۱۳۵۷:

بازار بزرگ تهران یکی از کانون‌های اصلی انقلاب ۵۷ بود. با اوج‌گیری اعتراضات در سال ۱۳۵۷، بازاریان تهران بارها اعتصاب سراسری و تعطیلی بازار را در همبستگی با تظاهرکنندگان اعلام کردند. تعطیلی طولانی‌مدت بازار در پاییز ۵۷ (که گاه چندین ماه ادامه یافت) ضربه سنگینی به رژیم شاه وارد کرد و نشان داد که آخرین پایگاه‌های حمایت حکومت در حال فروپاشی است. بازار تهران علاوه بر بسیج اعتراضات خیابانی، از نظر مالی نیز پشتوانه مهم انقلابیون بود و اعتصابات سایر بخش‌ها (مانند شرکت نفت و ادارات دولتی) را یاری رساند.

بسیاری از رهبران انقلاب اسلامی – از روحانیون تا مبارزان سیاسی – با شبکهٔ بازار در ارتباط بودند و کمک‌های لجستیکی دریافت می‌کردند. در روزهای سرنوشت‌ساز بهمن ۵۷، بازار تهران یکپارچه تعطیل بود و جمع کثیری از بازاریان در تظاهرات حضور داشتند و حتی در دفاع از مردم در برابر نیروهای نظامی جان‌فشانی کردند. پیروزی انقلاب بدون تردید مدیون اتحاد قشرهای مختلف از جمله ائتلاف تاریخی روحانیت و بازار بود.

پس از استقرار جمهوری اسلامی، بازاریان سهم چشمگیری در ارکان حکومت جدید یافتند. در دولت موقت مهدی بازرگان (۱۳۵۷) تعداد قابل توجهی از وزرا از میان بازاریان منتخب شدند و در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی (۱۳۵۹) نیز ده‌ها کرسی به چهره‌های منتسب به بازار رسید. افرادی همچون حبیب‌الله عسگراولادی و اسدالله عسگراولادی که از خاندان‌های معروف بازار تهران بودند، به عنوان یاران امام‌خمینی و حامیان پایدار نظام جدید مطرح شدند. در سال‌های جنگ تحمیلی (دهه ۱۳۶۰) نیز کسبه بازار با اهدای کمک‌های مالی و تدارکاتی به جبهه‌ها نقش خود را در حمایت از کشور ایفا کردند. بدین‌ترتیب پیوند میان بازار و حاکمیت پس از انقلاب تحکیم شد.

چهره‌های تاریخی و اجتماعی مرتبط با بازار

در طول تاریخ، بازار بزرگ تهران تنها یک مکان فیزیکی نبوده، بلکه بستری برای ظهور و فعالیت شخصیت‌های برجستهٔ اقتصادی، اجتماعی و مذهبی بوده است. بازاریان و معتمدان بازار اغلب به سبب فعالیت‌های خیرخواهانه یا نقش‌آفرینی در تحولات مهم، نام‌شان در تاریخ پایتخت ثبت شده است. در این بخش به معرفی چند تن از مشهورترین چهره‌های مرتبط با بازار تهران می‌پردازیم:

  • حاج محمدحسن امین‌الضرب (۱۲۱۵–۱۲۸۹ ش): بزرگ‌ترین بازرگان قرن نوزدهم ایران و اولین سرمایه‌گذار صنعتی تهران. وی رئیس ضراب‌خانهٔ سلطنتی در دوره ناصری بود و لقب امین‌الضرب را از ناصرالدین‌شاه دریافت کرد. امین‌الضرب در تجارت، کشاورزی و صنعت فعالیت‌های گسترده داشت و از بزرگ‌ترین صرافان زمان خود به شمار می‌رفت. او با اروپا و روسیه روابط بازرگانی داشت و ثروت هنگفت خود را در مواقع بحران صرف رفاه مردم کرد (از جمله کمک مالی عمده در قحطی ۱۲۴۹ ش). نقش وی به عنوان یک تاجر وطن‌دوست و خیرخواه، الگویی برای بازاریان نسل‌های بعد شد.
  • حاج سیدجواد تهرانی (قرن ۱۳ ش): از بزرگ‌ترین تاجران فرش ایران در اواخر دوره قاجار. حاج سیدجواد در سال ۱۲۸۴ ش با همکاری جمعی از بازرگانان، شرکت سهامی فرش ایران را تأسیس کرد. او با صادر کردن فرش دستباف ایرانی به اروپا و آمریکا، نقش مهمی در معرفی فرش ایرانی به جهان ایفا نمود و موجبات رونق صنعت فرش را فراهم کرد. همچنین با ایجاد کارگاه‌های قالیبافی و آموزش بافندگان، به بهبود کیفیت تولید فرش ایران کمک شایانی کرد.
  • حاج محمداسماعیل شاهرخی : از معتمدان بنام بازار و بنیان‌گذار اتاق اصناف ایران. وی در سال ۱۳۰۴ خورشیدی به همراه تعدادی از بزرگان بازار، اتاق اصناف را پایه‌گذاری کرد و خود به عنوان نخستین رئیس این نهاد انتخاب شد. حاج اسماعیل شاهرخی در دوره ریاست خود خدمات زیادی به سامان‌دهی اصناف، تدوین قوانین صنفی و حل اختلافات کسبه نمود و اعتبار اجتماعی صنوف بازار را ارتقاء داد. او همچنین از واقفان بزرگ بود و املاک متعددی را وقف امور مذهبی، آموزشی و درمانی کرد.
  • حاج میرزا احمد عابد نهاوندی (مرشد چلویی) (۱۲۷۵–۱۳۵۳ ش): کاسب خوشنام و عارف شهره تهران در دوره پهلوی. وی در حوالی مسجد جامع تهران چلوکبابی داشت و به خاطر برخورد کریمانه با مشتریان فقیر، به مرشد چلویی معروف شد. مرشد چلویی هر هفته در مغازه خود جلسات وعظ و شعرخوانی برگزار می‌کرد و اشعار عرفانی با تخلص «ساعی» می‌سرود. تواضع و خوش‌رفتاری او چنان بود که کسبه بازار او را الگوی اخلاقی خود می‌دانستند. مرشد چلویی با عرفای بزرگی چون شیخ رجبعلی خیاط و حاج اسماعیل دولابی دوستی داشت و نامش با نیکی در فرهنگ عامه ماندگار شده است.
  • حاج علی‌اکبر شمس‌العلما (۱۲۶۲–۱۳۲۲ ش): از علمای فرهنگ‌دوست و کسبه فرهیخته تهران. او که خطاطی زبردست بود، در راسته بازار به شغل کتاب‌فروشی اشتغال داشت. حجره کتابفروشی شمس‌العلما پاتوق اهل ادب و هنر بود و بسیاری از شاعران و نویسندگان عصر مشروطه با او حشر و نشر داشتند. حاج علی‌اکبر شمس‌العلما چندین جلد قرآن کریم را با خط زیبای نستعلیق کتابت کرد و آثار نفیسی از خود به یادگار گذاشت. وی نمادی از پیوند دین و فرهنگ در بطن محیط بازار بود.

علاوه بر چهره‌های یادشده، روحانیون سرشناسی نیز در مقاطع تاریخی مختلف از بازار تهران برخاستند یا با آن پیوند نزدیک داشتند. به عنوان مثال، سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی (رهبران مذهبی جنبش مشروطه) پشتیبانی بازاریان را پشت سر خود داشتند و جلساتشان در مساجد بازار برگزار می‌شد. پس از آن نیز علمایی مانند آیت‌الله کاشانی در دهه ۱۳۳۰ و امام‌خمینی در دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ از شبکه ارتباطی بازار برای بسیج مردم بهره بردند. بنابراین می‌توان گفت بازار تهران خاستگاه و پایگاه بسیاری از نخبگان مذهبی و اجتماعی بوده است که تحولات تاریخ معاصر ایران را رقم زده‌اند.

وضعیت کنونی بازار: اصناف، اقتصاد و چالش‌ها

امروز بازار بزرگ تهران همچنان به عنوان یک قطب اقتصادی زنده در پایتخت فعالیت می‌کند و هزاران واحد صنفی در آن به تجارت و بازرگانی مشغول‌اند. بر اساس برآوردها، در محدودهٔ این بازار بیش از ۷۰ هزار کسب‌وکار کوچک و بزرگ فعال است که دامنهٔ متنوعی از اصناف را شامل می‌شود؛ از فروشندگان پارچه، پوشاک، طلا و فرش گرفته تا عمده‌فروشان مواد غذایی، لوازم خانگی و ابزارآلات صنعتی.

هر راسته یا بازارچه بازار تهران به یک صنف خاص شهرت دارد و خریداران عمده برای تامین کالای فروشگاه‌های شهرهای دیگر به این بازار مراجعه می‌کنند. برای نمونه، بازار بزازها (پارچه‌فروشان)، بازار زرگرها (طلافروشان)، بازار کفاش‌ها، بازار آهنگران و غیره هر یک مرکز عمده آن کالاست.

در سال‌های اخیر با گسترش فناوری، بسیاری از کسبه بازار از طریق شبکه‌های مجازی و فروش آنلاین نیز با مشتریان خود در ارتباط‌اند، اما فضای پر جنب‌وجوش بازار فیزیکی همچنان حفظ شده است. صبح هر روز کاری با باز شدن حجره‌ها، خیل کثیری از مشتریان و کسبه در راسته‌های تو در توی بازار به حرکت درمی‌آیند و صحنه‌هایی پویا از زندگی روزمره اقتصادی پدید می‌آورند.

از نظر جایگاه در اقتصاد شهر، بازار تهران کماکان نقش مرکزیت در توزیع کالا و تعیین قیمت بسیاری از اقلام را برعهده دارد. به دلیل حجم عظیم معاملات نقدی در این بازار، نوسانات بازار ارز و طلا نیز بلافاصله در این‌جا انعکاس می‌یابد و به نوعی دماسنج اقتصاد ایران تلقی می‌شود. وجود صرافی‌های متعدد در خیابان فردوسی و اکباتان در مجاورت بازار، اهمیت مالی آن را افزایش داده است.

علاوه بر این، بازار بزرگ تهران یک مرکز مهم اشتغال‌زایی است و هزاران نفر به طور مستقیم یا غیرمستقیم از طریق آن امرار معاش می‌کنند. بسیاری از خانواده‌های قدیمی تهرانی نسل‌در‌نسل در این بازار به کسب مشغول بوده‌اند و روابط اجتماعی خاص بازار (مانند اعتماد، اعتبار، کفالت و مشارکت) هنوز در میان کسبه دیده می‌شود.

با این همه، سهم بازار سنتی در اقتصاد کشور نسبت به گذشته کاهش یافته است؛ ظهور مراکز خرید مدرن در شمال شهر و توسعهٔ فروشگاه‌های زنجیره‌ای و آنلاین، رقابت تازه‌ای را پیش روی بازار تهران قرار داده است. با این وجود، بازار بزرگ به دلیل قیمت‌های رقابتی (به‌ویژه در بخش عمده‌فروشی) و تنوع بی‌نظیر کالا همچنان مقصد اول بسیاری از خریداران عمده و حتی خرده‌فروشان است.

یکی از مسائل مهم امروز بازار تهران، فرسودگی بافت و ایمنی بناها است. بسیاری از بخش‌های بازار که متعلق به دوره قاجار هستند نیاز به مرمت اساسی دارند. پیچیدگی مالکیت (وقفی بودن بسیاری از املاک)، نبود همکاری کامل بین دستگاه‌های مختلف (شهرداری، میراث فرهنگی، سازمان اوقاف و کسبه) و هزینه‌های بالای نوسازی باعث شده طرح‌های مرمت به کندی پیش برود.

طبق اظهارات مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران، نبود سیاست واحد و عدم استقبال برخی مالکان و کسبه از طرح‌های نوسازی از دلایل اصلی تعویق در بهسازی بازار تاریخی است. این امر باعث شده که خطراتی مانند ایمنی پایین در برابر آتش‌سوزی و زلزله بازار را تهدید کند.

گزارش‌های کارشناسی حاکیست سیم‌کشی برق فرسوده، سقف‌های قدیمی نیازمند مقاوم‌سازی، معابر تنگ و ازدحام بیش از ظرفیت از جمله ۳۰ عامل تهدیدکنندهٔ ایمنی در بازار تهران به‌شمار می‌روند. در سال‌های اخیر چند مورد آتش‌سوزی در بخش‌هایی از بازار (از جمله بازار کفاش‌ها) رخ داده که زنگ خطر را به صدا درآورده است.

در واکنش به این چالش‌ها، شورای فنی سازمان میراث فرهنگی در سال‌های گذشته بازار تهران را در فهرست آثار «میراث در خطر» قرار داد و خواستار اقدام فوری برای مرمت و ایمن‌سازی آن شد.

از سوی دیگر، طرح‌هایی برای ساماندهی فعالیت بازار مطرح شده است. یکی از ایده‌ها، انتقال بخش‌هایی از مشاغل عمده‌فروشی و انبارهای کلان به خارج از محدوده بازار است تا بار ترافیکی و ایمنی منطقه بهبود یابد. در سال ۱۴۰۲ شهردار تهران اعلام کرد که طرح انتقال تدریجی مشاغل پرخطر بازار به شهرک‌های صنعتی در دست مطالعه کارشناسی است. هرچند این اخبار نگرانی‌هایی را از بابت رکود بازار سنتی ایجاد کرده، اما مدیران شهری تاکید دارند که هدف، حفظ هویت تاریخی بازار در کنار بهبود شرایط ایمنی و خدماتی آن است.

در مقابل تهدیدها، فرصت‌های قابل توجهی نیز پیش‌روی بازار تهران قرار دارد. همان‌طور که اشاره شد، این بازار یک مقصد گردشگری کم‌نظیر است و می‌تواند با سرمایه‌گذاری در زیرساخت گردشگری (مانند راهنماهای گردشگری، موزه‌های کوچک در سراها، معرفی صنایع‌دستی اصیل و برگزاری تورهای فرهنگی) به رونق بیشتر خود و نیز اقتصاد محلی کمک کند. بازار بزرگ تهران با داشتن بناهای ثبت‌شده ملی، پتانسیل ثبت در میراث جهانی یونسکو را نیز داراست، مشروط بر آنکه فرآیند احیا و حفاظت آن به استانداردهای بین‌المللی نزدیک شود.

خوشبختانه در سال‌های اخیر تلاش‌هایی برای مرمت بخش‌هایی از بازار صورت گرفته و مشارکت جوانان تحصیل‌کرده در کسب‌وکارهای خانوادگی بازار نیز افزایش یافته که می‌تواند به تزریق ایده‌های نو منجر شود. همچنین ارتباط ارگانیک بازار سنتی با بازارهای مدرن (مثلاً تامین کالاهای فروشگاه‌های بزرگ توسط عمده‌فروشان بازار) فرصت هم‌افزایی را فراهم کرده است.

در یک نگاه کلی، بازار بزرگ تهران هنوز قلب تپنده‌ای در کالبد شهر است که با وجود تمامی چالش‌های عصر جدید، به زندگی اقتصادی و اجتماعی تهران پویایی می‌بخشد. حفظ این میراث کهن و تطبیق آن با نیازهای دنیای معاصر، وظیفه‌ای جمعی است که همکاری دولت، بازاریان و مردم را می‌طلبد. بازار تهران صرفاً یک محل خرید و فروش نیست، بلکه بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی ماست که باید برای آیندگان زنده و پایدار بماند.

سررشته ها

  • خبرآنلاین
  • ایرنا
  • خبرگزاری برنا
  • پایگاه ۱۵ خرداد
  • جام‌جم آنلاین

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *